همیشه میگفتم شوهر چیه خداروشکر کن بابات همه چی برات میخره
از نظر پوشاک ، خورد خوراک ، سلامتی ... هیچی برام کم نزاشتن
ولی دارم آواره میشم یک طبقه ی پایین مال من بود کوچیکه خواهرم داره مطبش میکنه منم دهتا پرنده دارم از اینا گذشته حالم از خواهرم بهم میخوره کلا خیلی بلاها سرم آورده
بابامم همیشه خونه ی پدر ماذژشه من بیشتر اوقات با مادرم خونه تنهام
یک دلیل دیگ هم این ک تا حالا با بابام نرفتیم مسافرت چقدر دوست داشتم سه تایی منو بابام مامانم بریم بهمون خوش بگذره ولی متاسفانه یکی دوسال پیش با خواهرم عوضیم رفتیم شمال خیلی همه چی بهم ریخت اینقدر اونجا دعوا کردیم اونقدر اونجا منو زد که حالم از همونجا بیشتر ازش بهم خورد خیلی بهم بده گذشت همون پنج شیش روز ک رفتیم
من خیلی تنهام خیلی زیاد کاش میشد بمیرم کاش اینقدر تنها نبودم
قدر متاهلیتون رو بدونیدیا اگر تک فرزندین من خیر سرم بچه آخرم ولی خیری ندیدم از بچه آخر بودن