2777
2789

دیگه روز های آخرم بود خیلی سخت داشت واسم می‌گذشت یه روز شوهرم گفت بیا بریم باغ وحش 😂 پاشدیم باهم دیگه رفتیم ، دیگه راه رفتن برام سخت شده بود یه ذره راه میرفتم می نشستم ، اونجا خیییییییلی بوی بد میامد ومن گلاب به روتون مدام حق میزدم و حالت تهوع گرفتم 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



بعد ی دفه همه چی تموم شد ، دردام تموم شد ، و من همون ۴ سانت موندم ، دو روز همون طوری نگهم داشتن که دردام شروع بشه ، نشد که نشد و نگم براتون که هر نیم ساعت یک بار هم معاینه میشدم واقعا وحشتناک بود

بردنم تو حموم آب گرم گرفتن به کمرم با همون درد گفتن ورزش کن ، دیگه پاهام و دستام می‌لرزید جون نداشتم زور بزنم ، ولی باز مجبورم کردن زور بزنم ، بالاخره دخترم به دنیا اومد ولی خیلی سخت بود خیییییییلی بخیه خوردم و داغون شدم خود کادر بیمارستان میگفتن زایمان به این سختی ندیدیم🥲

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز