2777
2789
قبل از آشنایی با این پسر مثلا دعا کردی بودی که خدا بهت همچین عشقی بده؟...اخه قدرت شهودتم بالا بوده ه ...

بعد یروز دعا کردم خدایا ببینمش رفته بودم سرکار اخه بعد هر چی میگشتم نبودش تااین دعارو تو ذهنم کردم یهو دیدم صدای پای ینفر پشت سرمه 😔خودش بود داشت با خنده میومد سمتم گف سلام خانومم ولی بهش پشت کردم 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


بعد یروز دعا کردم خدایا ببینمش رفته بودم سرکار اخه بعد هر چی میگشتم نبودش تااین دعارو تو ذهنم کردم ی ...

ینی بعد از اشنایی این دعا رو کردی یا تو رابطه بودید و قهر بودید این دعا رو کردی وای اسی چقدر تو جالب هستی واقعا تو شوکم

تنها از یک چیز در هراسم...                                                                        این که سزاوار رنج هایم نباشم...    "فیودور داستایفسکی"

ینی بعد از اشنایی این دعا رو کردی یا تو رابطه بودید و قهر بودید این دعا رو کردی وای اسی چقدر تو جالب ...

بعد جدایی این دعا رو کردم یعنی میتونستم دوباره برشگردونم تا خودشم تمایل داشت ولی رفتم عقد کردم با شوهرم 😔برا سوزوندنش 

2805
بعد جدایی این دعا رو کردم یعنی میتونستم دوباره برشگردونم تا خودشم تمایل داشت ولی رفتم عقد کردم با شو ...

عزیزم نمیدونم واقعا چی بگم امیدوارم از این به بعد زندگی ارام و بی دغدغه داشته باشی💔

تنها از یک چیز در هراسم...                                                                        این که سزاوار رنج هایم نباشم...    "فیودور داستایفسکی"

ندارم خدا زمینم زد بعدش 😔

😓😞

تنها از یک چیز در هراسم...                                                                        این که سزاوار رنج هایم نباشم...    "فیودور داستایفسکی"

دقیقا هم خیلی عجیب بود عشقش‌ تو عمرم ندیدم کسی ب خوبی پاکی قشنگیش خدایی حتی بابام هیچکس هیچکس اصلا ط ...

امان از چشم بد مردم امان از چشم زخم...چشم دیدنتونو نداشتن

تنها از یک چیز در هراسم...                                                                        این که سزاوار رنج هایم نباشم...    "فیودور داستایفسکی"

امان از چشم بد مردم امان از چشم زخم...چشم دیدنتونو نداشتن

مخصوصا وقتی دانشگاه بودم همه دوستام جلو خودم میگفتن بهت حسودیمون میشه بعد یهو ک عکسش دیدن یا خودش ک دیدن گفتن وای چطور اینو تور کردی دختر 😔پسر ب این خوبی رو خدا بهم داد ازمم گرفتش 

مخصوصا وقتی دانشگاه بودم همه دوستام جلو خودم میگفتن بهت حسودیمون میشه بعد یهو ک عکسش دیدن یا خودش ک ...

دیگه خودتو سرزنش نکن ...قسمت هم نبودید...منم نصف داستان زندگیم شبیه تو هستش 

تولد دخترم  هستی بزرگترین معجزه زندگیم بود،خدایا شکرت که منم بالاخره مامان شدم 😍خدا جونم هزار بار شکرت که دوباره دارم مادر میشم ۵شهریور آزمایش بتام مثبت شد🥰

دوره دانشگاه یه ترم بالایی داشتیم ...اغراق نمیکنم اگه بگم نصف دخترای کلاس شون دنبالش بودن...معدل الف...درس خون ...نمازگزار...نجیب یعنی به زور سرشو بالا می‌گرفت...تو یه کلاس عمومی تا دیدمش منم حسم بهم گفت هرطور شده میاد به طرف من...یعنی قشنگ میدونستم جذبم میشه...اونم اومد یکی از پسرا ازم جزوه میخواست دوبار رفت و اومد دل دل میکرد بیاد باهام حرف بزنه یا نه...اومد و گفت اون پسر از اشناهتون بود گفتم نه گفت گول کسی رو نخور دانشگاه پسرا دنبال دختربازی هستن...اگه ببینم درسا 

پسری مزاحمت میشه...تحمل نمیکنم دعوا میکنم باهاشون خشکم زدولی گفتم شما چکاره من هستید زود فهمید سوتی داده عذرخواهی کرد و گفت همکلاسیم واسه همین گفتم شماره ام رو گرفت که اگه تودرس ها مشکلی داشتم ازش کمک بخوام ولی میدونستم عاشقم شده ...رابطه مون شروع شد بخدا اونقدر نجیب بود که باهام حرف میزد صدبار سرخ و سفید میشدسرش همش پایین بود...حتی به خودش اجازه نمی‌داد دستم رو بگیره...می‌گفت تو برام خیلی با ارزشی ..حتی من یه بار سر به سرش گذاشتم گفتم دوستم نداری اگه داشتی تو چشام نگاه میکردی و میگفتی بخدا تو چشام نگاه کرد و گفت دوستت دارم..دلم لرزید ازص افت کلامش...خجالت کشیدم نگاهمو ازش گرفتم...خیلی دوستم داشت خیلی بهم احترام میذاشت

تولد دخترم  هستی بزرگترین معجزه زندگیم بود،خدایا شکرت که منم بالاخره مامان شدم 😍خدا جونم هزار بار شکرت که دوباره دارم مادر میشم ۵شهریور آزمایش بتام مثبت شد🥰
جدی یعنی ندیده نشناخته دوستش داشتی

نه ...یعنی عشقش پاک بود من داستان رو خراب کردم و ازدستش دادم بعد ۱۵سال فهمیدم که از ذهنم نرفت پنج سال پیش دوباره دیدمش بهم گفت هیچ وقت فراموشم نکرده...عاشقم بوده...از سر لج من با دختر دایی اش عروسی کرده...خوشبخت نیس ولی بخاطر بچه هایش ادامه میده...گفت هنوز فکر میکنم اگه تو زنم شده بودی زندگیم چطوری میشد...ولی دیدم فایده ندارد...شماره اش رو پاک کردم...چسبیدم به زندگیم...فهمیدم اون مال گذشته هست ..ربطی بهم نداریم فراموشش نکردم ولی ...می‌دونم قسمت هم نبودیم

تولد دخترم  هستی بزرگترین معجزه زندگیم بود،خدایا شکرت که منم بالاخره مامان شدم 😍خدا جونم هزار بار شکرت که دوباره دارم مادر میشم ۵شهریور آزمایش بتام مثبت شد🥰
دوره دانشگاه یه ترم بالایی داشتیم ...اغراق نمیکنم اگه بگم نصف دخترای کلاس شون دنبالش بودن...معدل الف ...

ولی تو دیدیش ک اون خوشش امد ولی ما ندیده نشناخته ازهم خوشمون امد خود ب خود انگار ی انرژی و نیروی خاصی بعد گریه ک میکردم میفهمید درجا میگفت تو حالت خوبه فک کن اونشبی ک اتیش گرفت ماشینمون میگف اینقد تو خونه جلو مادرم داشتم اینو اونور مشیدم ک خواستم بیام دنبالتون یهو مادرم جلوم گرفت 

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز