مادرت باید میمود نمیخاد که رو پاش باشه دایم یک ساعت تا بهوش امدنت همون شوهرتم کلافه میشه فکر کردی راحته با بچه از صبح تا بعدازظهر اتو بیمارستانها
یا میذاشتی بین ترم تا خواهرت میامد
چون تا وقتی بری جراحی کاری نداری وقتی از اتاق عمل خارج شدی یکم دردداری و باید کیسه یخ بذاری و یک چیز بخوری و مرخصی
به مادرت بکو بیاد چاره نداری چون مطمعن باش شوهرت بهت غر میزنه
بعدم بچه ت گریه میکنه ببینتت یا همون به یک خدمات باید پول بدی دیگه شما پول عمل دادی پول دوتومنم بده بره