2777
2789

شوهرم بهم گفت نرو باغ با دوستات منم گفتم باشه ساعت ۹ شب اون رفت سالن بچه ها به من گفتن بیا زود میایم بره سالن ساعت ۱۱ میاد منم گفتم تا قبل ۱۱ خونه ام 

ساعت ۱۰ و نیم برگشتیم بیاییم تصادف شد دوستم بردیم بیمارستان ماها عقب هیچیمون نشد دوستم سرش زخم شد 

ماشین هم داغون خلاصه تا ۱ یمارستان بودم ی هو یادم افتاد چه غلطی کردم گوشی رو نگاه کردم ۱۰۰ تا تماس از دست رفته 

سریع اومدم خونه ولی شوهرم نبود من میدونستم منو ببینه میکشه فقط گفتم شب رفتم خونه مامانجونم خوابیدم 

الانم دارم یخ میزنه کاش شیش و نیم بشه بره زود 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


شوهرم بهم گفت نرو باغ با دوستات منم گفتم باشه ساعت ۹ شب اون رفت سالن بچه ها به من گفتن بیا زود میایم ...

آخ آخ چه کاری کردی دختر خدا بهت رحم کرده

شهیدقاسم سلیمانی❤️:قدس❤️با پرچمداری شیعه آزاد خواهد شد

2805
آخ آخ چه کاری کردی دختر خدا بهت رحم کرده

هنوزم رحم نکرده بخدا تا اومد خونه خونه ساکت بود ن گوشی ن تلویزیون هیچی نمی‌دید 

دوساعت بعد خوابید 

اگه منو دید قطعا کتک میزد 

گفتی اومدم خونه نبود 

و بهش گفتی خونه ی مامانجونت بودی 





بعدش گفتی کاش زود‌تر ساعت شیش بشه بره 

اون وسط که جاشو خالی گذاشتم چه اتفاقی افتاد

ینی وقتی اومد خونه چی شد؟! چه برخوردی داشت 


🌈🌧️🐆💔🩸🌷🕊️🤍🌱...... تعلیق نکن نینی یار خسته‌م کردی 😠 این پنجمین کاربریمه دیگه شماره ندارم 😏😏....به شـادی می رسیم از غـم همینجوری نمی‌مونه 🥂🕊️ 🤍 خداوندا این سرزمین را از ظلم و ستم و جهل و فریبکاری و خرافات محفوظ بدار 🤲 الهی آمـــــین 😇
همش بهم میگفتن بیا منم بخاطر اینکه شوهرم کلا رو باغ که جا دوری هست حساسه میگفتم ن زشت بود بازم بگم ن

به منم میگن بیا میگم منو شوهرم دوتایی بیرون میریم بدون هم بهمون خوش نمیگذره 

اگه دوستات اینو قبول نمیکنن سمی هستن و زندگیتو خراب میکنن 

همش بهم میگفتن بیا منم بخاطر اینکه شوهرم کلا رو باغ که جا دوری هست حساسه میگفتم ن زشت بود بازم بگم ن

دور دوستاتو خط بکش به نظرم..یه ذره درک ندارن که میدونن شوهرت حساسه و اجازه نمیده ولی باز هم اصرار بی خود میکنن...شما هم اشتباه کردی رفتی...زندگیت مهمه یا دوستات؟این دوستات زندگیت به هم بخوره هیچ کاری برات نمی تونن انجام بدن...

❤️خودمو خیلی دوست دارم...مسیری رو اومدم که فکر نمیکردم بتونم تا آخرش ادامه بدم...اگه روزی هزار بار به خودم بگم دمت گرم...باز هم کمه.❤️

ان شاءالله، این دفعه بخیر بگذره.

اما عزیزم اگه شوهرت راضی نباشه جایی بری ،اونجا برات خیر و خوبی نداره.

مثل امشب که این اتفاق افتاده.

منم تجربه شدم برام.وقتی جایی که شوهرم دوست نداشته برم،و من رفتم ،برام خوب نشده و خیر نبوده‌..

سلام عزیزان .یک حسینیه در مشهد گروهی رو تشکیل دادن برای ازدواج افراد مجرد.و معرفی موارد ازدواج به همدیگه. اگه هر فرد مجردی رو میشناسید که قصد ازدواج داره،چه آقا و چه خانم.و در هر سن و سالی،میتونید به آیدی زیر در ایتا و سروش پیام بدید ،تا فرم های ثبت نام رو در اختیارشون قرار بدهند.😊@andishehayniko
گفتی اومدم خونه نبود و بهش گفتی خونه ی مامانجونت بودی بعدش گفتی کاش زود‌تر ساعت شیش بشه بره اون وسط ...

من رسیدم ساعت یک و نیم شب خونه با ترس و آروم وارد شدن نبودش فهمیدم رفته با ماشین دنبالم حدس زده رفتم باغ 

و ترسیده چون جواب ندادم 

منم از ترس پیام دادم شب رفتم خونه مامانجونم همونجا پیشش خوابیدم و تو حموم قائم شدم نبینه منو

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز