۲۲سالمه دانشجوام
همه دوسای صمیمی دوران مدرسم ازدواج کردن بعضیاشون بچم دارن الان یگیشونم امروز عقدشه
فقط من مجرد موندم
خیلی حس بدی دارم
حتی یبار حرف بچه شد به من گفتن برای تو زوده برو باباشو پیدا کن بعد خیلی ناراحت شدم
الان جشنش منو دعوت میکنه دوستم اون یکیام میان با شوهرشون بچشون من تنهام نمیدونم چرا حس بدی گرفتم
اینم بگم خودم عاشق یکییم بخاطر همین به کس دیگع ای جز اون نمیتونم ازدواج کنم
خیلی دلم گرفته دلداریم بدین
🙃🙃🙃