من به خاطر درس و کلاس هایی ک باید برم توی تایم بعداز ظهر حول حوش ۴.۵ساعت همسرم میره خونه مامانش اینا
خیلی زیاد ب مادرش وابستس در روز ده بار بهم دیگ زنگ میزنن و هر سری میره خونشون وقتی برمیگرده رفتارش عوض میشه
دیشب دیدم خیلی سرش تو گوشیه بعد تا رفتم ببینم چیه خاموشش کرد منم گوشیو از دسش کشیدم گذاشتم کنار
بعد ک رفت دسشویی گوشیو باز کردم رمزشو بلد بودم ولی شوهرم نمیدونست دیدم داشت ب خالش میگفت بخدا اگ زن نداشتم ۱۰روز مرخصی میگرفتم میرفتم مشهد پیش پسرت
خیلی ناراحت شدم بابت این حرفش
از قبلم متوجه شده بودم با مامانش یسری پیامارو پاک میکنه و نمیزاره تو گوشیش بمونه اصلا دلم نمیخاد حااالا ک شوهرم ازدواج کرده انقد اینجوری باشه
خیلی حالم بده نمیدونم چیکار کنم رابطشو کمتر کنه
هر راهیم بگید رفتم سرگرمش کردم ک کمتر بره کمتر زنگ بزنم بهم دیگ ولی فایده نداره....
کل روزم همش استرس دارم
