من امروز به طور اتفاقی تو سطل زباله گوشی همسرم یه پیام هایی دیدم که اینجا اسکرین رو میذارم
موضوع اصلی اینه که همسر من و عمم قبل از ازدواج ما یه سری مسائل بینشون پیش اومده عمم متاهل بوده همسرم مجرد که به گفته همسرم عمم بهش پیام می‌داده
من هم بعد از ازدواج فهمیدم میخواستم جدا بشم که بعد از کلی ماجرا همسرم قبول نکرد
حتی خودم دیدم که عمم به همسرم پیام داده بود که میخواد خودکشی کنهاین قضیه مال ده سال پیش بود
بزار
ببینم
بزار
الهی عزیزم چقد ناراحتی الان
خوابم میاد سریع باش
یعنی مجدد پیام دادن بازجدید؟
تو این چند سال از روی اجبار تو مراسمات مختلف با عمم روبه رو میشدم که مجبور بودم حفظ ظاهر کنم جلو بقیه
تا اینکه چند روز پیش تو مراسم جشن عموم که همه جمع شده بودیم خونه مادربزرگم متوجه نگاه های خیره عمم به همسرم شدم و دیدم همسرم هم گهگاهی زیر چشمی حواسش بهش هست
من چون پسرم نو پا هست مدام اینطرف و اونطرف میرفت و من دنبالش میرفتم و مخصوصا کمی دورتر میرفتم تا واکنش دوتاشون رو ببینم و دیدم عمم به بهونه های مختلف با همسرم صحبت میکنه
گذاشتی لایک کن
خواهرم هم این موضوع رو فهمیده بود و گفت حواست بود خیلی سعی میکردن دوتایی بیشتر باهم حرف بزنن
لایک
بعد چند روز بعدش همسرم گفت عمت رو دعوت کن بیان خونمون منم چون نمیخواستم بفهمه که دارم زیر نظرش میگیرم گفتم اوکی سرم خلوت شد دعوتش میکنم
اسی لایک
حالا امروز این پیام ها رو تو گوشی همسرم دیدم
