پس بهتره کسی میخاد بهش بگه مادرشوهرت باشه.
یاد یه ماجرایی افتادم،من خیلی رنگ و بی رنگ استفاده میکردم،
خواهرشوهرم جلو شوهرم برگشت گفت وای خدا من اصلا رنگ نمیکنم،و خوشم نمیاد،کار آدمای بیکار و پول خراب کن و خلاصه ....
منم بی محلی و نشنیدن کردم،تا اینکه چند هفته خونه مادرشوهرم دعوت شدیم. بعد دیدم موهاش زرد کرده،هیچی نگفتم تا شب ک همسرم برگشت،یهو جلو چشم همسرم گفتم ،فلانی موهات رنگ کردی؟؟؟؟ اونم با لبخندی گفت آره،منم بجا مبارک و این حرفا گفتم آخه همش میگفتی رنگ نمیکنی و اینجور و اونجور...یهو ب بهونه ای پاشد رفت اتاق و اون چند ساعت بیرون نیومد.
منم با خودم گفتم خوبت کردم تا حرف دهنت بفهمی