وقت دیدن دعواها و توبرزخ رابطه مریض پدر و مادر موندن و گوش دادن به درد و دل هاشون بچه بزرگه و اشکال نداره بذار بمونه
ولی همین بچه وقتی راهکار میده برای حل مشکل میشه نابالغ و بچه و نادون؟
با دعواهاشون روانش رو نابود کردن
حداقل درد و دلشون رو نیارن پیش بچه
نمیدونم چرا انقدر فهمیدن این قضیه سخته
شاید اگر اون مادر یه کم محکم بود و عزت نفس میداشت و حقش خودش رو میگزفت، پدر هم انقدر زیاده روی نمیکرد
از اون طرف بچه تحت تاثیر دردودلهای مادر نمیزفت با پدرش دعوا کنه و متنفر از پدر باشه و آرزوی مرگش رو بکنه
شاید یه رابطه خوب با پدرش میساخت
اصلا شاید اون مرد فرزند و همسر بدی باشه ولی میتونست یه پدر عالی باشه که به لطف بد گفتن های مادر گند زده شده توش