سلام
من بعد از ۶ سال و۵ انتقال ناموفق با ششمین انتقال دوقلو باردار شدم کلی ۱۳ هفته قلب یکی وایساد ودکتر پریناتالوژی گفت باید از جفت اون یکی نمونه بگیریم که ای کاش نمیگرفت جنین دومم سالم در اومد ولی ولی ... کلی ذوق داشتم وحس خوب وامید وآرزو برای آینده کوچولوم
ولی تو یه عصر ۴هفته بعد از نمونه گیری که داشتم شام می پختم یه هو با یه خونریزی خیلی وحشتناک روبه شدم خودمو سریع رسوندم بیمارستان هموگلوبین از ۱۴ اومد ۹ من تو بخش زایمان بستری کردن فرداش رفتم سونو گفتن هماتوم بزرگیه انشالله بهتر میشه
همچنان بستری بودم تا دو روز بعد تب کردم ودوباره سونو کردند گفتن خونریزی خیلی وسیعه واحتما عفونت کیسه آب رو دادن وگفتند ختم بارداری....
من دنیا رو سرم خراب شد اولش مقاومت کردم ولی گفتن هر لحظه ممکنه خودت جونت رو از دست بدی جنین هیچیش نمیشه تکونش هم حس میکردم
ومن مجبور شدم جنینی که عاشقش بودم رو صحیح وسالم از بین ببرم طبیعی سقط کنم
حالم بده خیلی بده وهیچکی درک نمیکنه
خداروشکر همسرم خیلی هوامو داره...ولی بقیه میگن خب چیزی نیست که ..جردم جوان خز دست میدن واز این حرف ها