ببین منم همین فکر داشتم خوب
همه میگفتن نکن رو نکن همه چیو
مثل منکولا رو کردم
پولای پسره تا گرون آخرش باباش میگرفت مثلا لوازم میخره براش
از حقوق من خرج میکرد هیچی نبود
ولی تا حقوق خود پسرشون کم میشد حتی ماهر عوضیش می اومد میگقت پولاتونو چیکار میکنین
زدن زیر عروسی
تمام مسافرت با ماشین من بود هیچکی نیومد بگه ماشین هست برین
خوب ک میرفتیم می اومدن میگفتن پولاتونو جمع کنین چرا مسافرت میرین
شوهرم خرج ماشین میکنه
ولی حتی زیر خونه خریدن هم زدن
ن شب چله نه عیدی درست نه هیچ طلای
ببین از همینجا میسوزی که ماشین دادی پول دادی
خاهرای عوضیش مادر عوضی تر از خودش اینا ندید
بهشون هم میگی هیچکار نکردین شاکی هم میشن