این قضیه مال دو سال پیشه اما خواستم منم برا خودمو بگم...من صرع دارم هراز گاهی شدید تر میشه...از حموم اومدم بیرون همونجوری با حوله نشستم لاک جدید خریده بودم لاک میزدم ببینم چجوریع...حس کردم باز حمله هام داره شروع میشه از حرصم قرص نخوردم...ی نیم ساعت بعدش حمله ها قطع شد ی حالتی بهم دست داد ی حس سبکی انگار ک دیگ تشنج نمیاد...دیدم ی دختر بچه از در اومد تو قشنگ نشست دستشو گرف جلوم گف برا منم لاک میزنی...ی ثااانیه هم از جلو چشمم نمیره کنار قیافش شکلش یادمه...اصلنم نترسیدم ازش...هیچی نگفتم همونجوری نگاش میکردم...بعدش فهمیدم تشنج کردم باز💔💔من خیلی ساله صرع دارم و تشنج میکنم...اینسری فرق داشت حال و هوام همه چی💔