۴۰ وخرده سنشه و مجرد و ولی از بس بی عار و خوش گذرونده مث ۲۸ ساله هاس پوستش و قیافش .بعد تو خونه اس همش بیکار و علاف و فقط تو کاری هس که اینترنتی هس پول خوب درمیاره ۱۰۰ میلیون ۵۰ تومن نه همیشه .از وقتی من وکالت قبول شدم رفتاراش بدتر شد و کلا منو میخواد عصبی و روانی کنه و مادرم رو سکته بده .ما قهریم کاری باهاش ندارم اما اون بعد اینکه دیشب یل هربار منو تنش میندازه و عصبی شم یه حالتی مث عقده ای ها میخنده انگار موفق شده باشه .دوستم میگه بیماره و مریضه .باز برادرم به من میگه بیمار روانی هس با من مستقیم حرف نمیزنه اما از طریق مادرم دیشب کوکش کرد و دوتایی هی بهم حمله و فشار آورن منم پریودم و کلا روحی داغونم این روزها .همش پارسال قبول شدم میگف من باید وکیل میشدم و تو آدم باهوشی نیسی و قبل قبولی هم همش تحقیر و مسخرم میکرد همه جا آبروم میبره پیش همسایه و غریبه بدی منو میگه .چیکار کنم 🥺بابام که فوت شد چندسالی اینم بدتر شد .منم ۳۰ وخرده و مجردم .میترسه موفق شم و پولدار .دیشب میگف آره این وکیل شد و ما هیچی نشدیم و این وکیل و پولدار .مادرم گف این کجا پولداره؟؟گف میشه دیگ بالاخره .یه آدم حسود و عقده ای .