2777
2789

دیشب بعد عمری رفتیم خونه خواهر شوهر قرار بود از اون طرف جاریم هم با دختر ۱۴ سالش بیان اونجا شوهرم سر راه چند تا چیز میز خرید برا دختر خواهرشوهر و دختر خودمون ۳و۵ سالشونه دخترم عاشق اسمارتیزه دو تا گرفته بود از هر چیزی که تقسیم کنن بین خودشون دعواشون نشه یهو مادرشوهرم بلند شد رفت اسمارتیز رو از دست دخترم قاپید که اینم بمونه برا ستایش برا اونم نگه دارین دختر منم ۳سالشه آخه من چی بگم به بچه اونم شروع کرد جیغ و داد (فقط رو اسمارتیز تعصب داره)  قیچی آورد یکیو تقسیم کرد داد دست بچه ها یکیم کامل برد قایم کرد که بچه ها میخورن برا اون نمیمونه منم گفتم چرا اینطوری میکنی آخه مگه اون بچس بده بهشون یکمی دعوامون شد سر اسمارتیز ۱۰ تومنی

پیش میاد 

کلثوم اکبری هستمه ساکن ساری . مره جنون دست هداعه مه دست نیه . سیزده تا بیه چهارده تا بیه پونزده تا بین ندومبه. ندومبه یه ماه کشیه بیست روز کشیه دو ماه کشیه یکسال کشیه ندومبه.قرص هداعهههه قرص قننند ....با حوله ...

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

2805

ای وای زن گنده خجالت نکشید گریه بچه ۳ساله رو درآورد 

کدورت های واقعی رو دور نریزید،آدم ها عوض نمیشوند، کسی ک پارسال آزارتان داد،امسال میتواند نابودتان کند،واقعیت های تلخ رو جدی بگیرید.....

😐 کارش اشتباه بوده ولی با آدم اینطوری هم بحث کنی جنگ اعصاب برای خودته

هیچی نمیگفتی دست دخترتو می‌گرفتی میومدی بیرون می‌رفتی از مغازه محل براش می‌خریدی دوباره

هرگز از حال احدی خدای مرا خطا و فراموشی نیست.(طه،۵۲) اللهم عجل لولیک الفرج 🌷

یاد مادرشوهر خودم افتادم از مراسم پدرشوهرم حلوا آماده زنحبیلی اضافه اومد کمی منم داشتم بر میداشتم بیارم کمی ،برکشت گفت برای دختر خواهرمم بذار اون دوست داره 

کاش همشو میذاشتم نمیاوردن اسکولن بخدا

2809
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز