2777
2789
عنوان

مامالی و بالا نگه داشتن سطح انرژی روحی

| مشاهده متن کامل بحث + 8864 بازدید | 169 پست

ممنونم 

مامالی جان ، من چن ماهه بعد اون دعوایی که تو تاپیک قبل گفتم با خانواده همسرم داشتم قطع رابطه م ، توی این چن ماه مادرشوهرم باید یه زنگی میزد و دعوت میکرد اما هیچی

امشب همسرم گفت مادرم مریض بوده و یساعتی بستری شده ، 

از طرفی دوس دارم زنگ بزنم احوالشو بپرسم 

از طرفی دوس ندارم چون اونا باید بعد اون جریان از من خبر میگرفتن چون من بهشون بد نگفتم ، اونها بودن ، حتی همسرمو چن ماه پیش پُر میکردن که منو طلاق بده !! و خودمون برات زن میگیریم و خودمون مهریه دریا رو میدیم 😅

یاد اینم میوفتم همسرم بعد اینکه من عمل کردم دوماه پیش باهام حرف نزد ... چه روزایی که حالم بد بود عوارض بیهوشی ، بی حوصلگی بعد عمل ، چون فقط باید طاق باز میخوابیدم خیلییی کسل و بی تاقت و بیقرار بودم ، همسرم یبار نگفت برم یساعت پیش دریا بشینم حوصله ش سر نره 😔 وقتی بعد ۴۰ روز خوب شدم بعدش اومد آشتی

اون کاملا تو پذیرایی بود منم تو اتاق خواب ، ، میگم وقتی همسری توی دوران سخت پیشت نباشه به چه درد میخوره ، تازه همسرمم میگه نمیخوام ازت بچه دار بشم که البته اینو خانواده ش بهش دیکته کردن، بعدش بعد یمدت قهر طولانی میگه بی تو نمیتونم ...

اینها یادم میاد دلم نمیخواد تماس بگیرم ، چون همیشه باعث اعصاب خوردیم بودن ، باز الان که قطع رابطه م یکم آرامش دارم ، باعث سردی افتضاح بین منو همسرم اونهان ، باعث زندگی آشفته م ، البته که همسرمم بالغانه نبود رفتارش 

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

الهام عزیز

این تاپیک مخصوص حال این روزهای منه. انگار برای من نوشتی.

تجربیاتی که بیان کردی من باذره ذره اذیت شدن به دست آوردم.

من فرزنداول خانواده ام هستم ووابستگی زیادی به مادرم داشتم . (یه آدم مهرطلب )

اما مادرمهربونم سه ساله باقضاوت نادرست رنجم داده عذابم داده .مدام قهر وبی محلی.


وسط این ناراحتی طولانی یه چیزایی یادگرفتم.

۱.به مادرم وابسته نباشم.(قطع بندناف)

۲.ازمنبع ناراحتیم فاصله گرفتم.(البته یه مسکن موقتی بوده )

یه مسله ای که هست خیلی دلم میخوادمادرم اقرارکنه اشتباه کرده.یاحداقل دررفتارش نشون بده.

دیگه اینکه ظرف  مهربونی بزرگی دارم دلم نمیادبه اطرافیانم نه بگم. خودمو ملزم میبینم درمشکلشون کمکی کنم. یااگه نتونم اما استرس مشکل اونهارو دارم. مدتیه خیلی حساس شدم. به نظرتون چکارکنم که اینقدر به جسم وروحم آسیب نرسونم؟؟





این کتونی ها رو هفته ی پیش برای خودم خریدم در صورتی که قبلش میخواستم برای رز یه لباس جدید بخرماما کت ...

هزاران بار درود و تبریک به شما مامالی عزیز و دوست داشتنی 

این حال خوبت نوش جانت باشه 


کاملا واضح که این همه حس خوبی که دوستان مجازی از شما می‌گیرند، از راه دور، از پشت گوشی ،با عکس و متن به خاطر آرامشی که در وجود خودتون پیدا کردید 

کسی که آرامش داره میتونه اون رو منتقل کنه 


واقعا به تمام کسانی که به این صلح درونی با خودشون میرسن 

نفر اول و آخر زندگی خودشون میشن غبطه میخورم.

 امیدوارم این حال خوبتون روز افزون باشه ❣️❣️❣️

من کاملا نقطه مقابل شما هستم ...

من چند روز پیش رفتم بیرون برا شوهرم یه ماگ خریدم که قبلا گفته بود برا سرکارش احتیاج داره ،یه نگاه به بقیه ماگا کردم دلم خواست یکی داشته باشم ولی نخریدم ،تازه خودم کارمندم

در این حد با خودم نامهربونم وخیلی مثالای دیگه که دوست ندارم انرژی منفی باشم 

ممنونم مامالی جان ، من چن ماهه بعد اون دعوایی که تو تاپیک قبل گفتم با خانواده همسرم داشتم قطع رابطه ...

عزیزم حق داری که نخوای تماس بگیری

و این تصمیم خودته

ولی من بودم تماس میگرفتم و حالشون رو میپرسیدم

بدون توقع و برای  رضای خدا

الهام عزیزاین تاپیک مخصوص حال این روزهای منه. انگار برای من نوشتی.تجربیاتی که بیان کردی من باذره ذره ...

ببین خیلی مهمه ادم بتونه تو زندگی خیلی اوقات فقط نظاره گر باشه و بگذره

قرار نیست به تمام اتفاقاتی که برای اطرافیانت میفته واکنش نشون بدی

و اینکه نه گفتن یه مهارت مهمه

یادش بگیر

هزاران بار درود و تبریک به شما مامالی عزیز و دوست داشتنی این حال خوبت نوش جانت باشه کاملا واضح که ای ...

ممنون عزیز دلم

ولی یادمون باشه این صلح درونی تمرین و یاداوری و تلاش هر روزه میخواد

اشکالی نداره برو برای خودت هم یه ماگ خوشگل بخر

عزیزم حق داری که نخوای تماس بگیریو این تصمیم خودتهولی من بودم تماس میگرفتم و حالشون رو میپرسیدمبدون ...

عزیزم اخه مادرشوهرم همش پیش بقیه بدمو میگه 

حرف خونمو بیرون برده و خواهر شوهرمم روی حرفای بی پایه و اساسی که مادرش غیبتمو کرده بود اون دعوا رو راه انداخت ، بشدت ادم های دورویی ان 

به درجه ایی رسیدم که اسمشونم میاد حالم بد میشه 

با خودم میگم اونها باعث شدن من ۴ سال از نو عروس بودن و بهترین روزهام تلخ بشه ، هیچکی هوای من رو نداشت ، حتی همسرمم رو نمیخوام دیگه ... هزار خوبی کنه به چشمم نمیاد وقتی مواقع مریضی ولم کرده ، و ۴ ساله اسم جدایی میاره .

حقیقتش الان فقط میخوام برم یه گوشه خودعزیزمو پیداش کنم و در آغوش بکشم 

و از عالم و ادم دست بکشم ، مخصوصا همسرم 

دلم میخواد همه ادمایی ک باعث ناراحتیم شدن رو حذف کنم ، حداقل تا وقتی دلجویی بکنن ، که اونم هیچوقت مث سابق نشم ، بیشتر خلوت با خودمو غنی کنم ... حتی با همسرمم کم حرف باشم ...

ممنون عزیز دلمولی یادمون باشه این صلح درونی تمرین و یاداوری و تلاش هر روزه میخواداشکالی نداره برو بر ...

بله کاملا متوجه هستم که کار راحتی نیست ،به خاطر همین که افراد کمی توی این راه موفق و شاخص میشن 

حتما میخرم 😘😘😘

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز