گزارش نزنید لطفا.
میخوام بگم بچه هاتون و نذارید شب تنها جایی برن حتی با یه آدم قابل اعتماد.
شب بود خونه عمهم دعوت بودیم اجازه گرفتیم و رفتیم تو پارک در خونشون. کم کم داشت همه جا خلوت می شد
یه دختری دیدیم رفت تو زمین خاکی و آزادی که تو پارک بود
پشت سرش دو تا مرد
خیلییی صحنه ی بدی بود
اون موقع ها ۱۲ سالم بود دختر عمه م یکم بزرگتر بود
الان یادم افتاده دارم حرص میخورم که چرا رفتم اونجا