زنگ زده بود پشت بندش زنگ زدم گفتم من حالم خوب نیست نمیتونم بیام اونم گفت چت شد یهو و.. پاشد اومد خونه
تا اومد خونه یه جوری گریه کردم
بعد اونم کلی عذر خواهی که من فک میکردم تو میدونستی الینا فرار کرده آخه به تو زنگ میزنه
منم هیچی نگفتم
همش سعی میکنه باهام حرف بزنه