باردارم دلم میخاد فرارکنم ولی بخاطر بچم😞

ببین ادای حال بدی در بیار

الکی برو توو دسشویی صدای عوق عوق دربیار از خودت

بعد به صورتت آب بزن بیا بیرون برو روو تخت دراز بکش تکون نخور اصن

اگه شوهرتم پایس باهاش هماهنگ کن فیلم بازی کنین جلوشون یا خودشونو جمع کنن یا جمع کنن برن

خوب انجام نده مخصوصا ظرف هاشون رو نشوره، چند روز جدی باش تا حداقل بدونن زندگی توی هر خونه ای به سری مسئولیت داره 

بجا اینکه شما بارداری برید خونه اونا ازت مواظبت کنند کار وارونه شده

خوابگاه لابد پول می‌خوان نداره 

شرایط خونه پدرتم نمیدونم وگرنه آدم هیجا مثل خونه مادریش راحت نیست 

شما هم حق داری واقعا سخته یاد مادر خودم افتادم همه عموهام خونمون درس می‌خوندن مامانمم حامله بود گرمش میشد نمیتونست جوراب و روسریش رو دربیاره 

و اینکه هر دوشون تو سن خاصی هستن بهتره باهم تو خونه تنها نباشن محض احتیاط 

اگه بهشون رو بدی پررو تر میشن و بعد یه مدت کارهای شما میشه وظیفه مادر شوهر منم جوانیش تمام فک و فامیل و خواهر برادر شوهراشو تر و خشک کرده شسته جمع کرده پخته گذاشته جلوشون الان بنده خدا تمام بدنش از کار افتاده حتی باورت نمیشه بگم تمام بچه های خواهر شوهرشو خودش بزرگ کرده چون می‌رفتند سرکار الان یک نفر نمیاد بگه دستت درد نکنه اینقدر حمالی من و بچهامو کردی نه عزیزم همه میگن وظیفشه

اسی چن سالته