دیروز با بچه ها ی کوه نوردی رفتیم برغان
برنامه این هفته لشینگ بود و کلی کیف کردیم
کلی تو اتوبوس و توی باغ زدیم و رقصیدیم
عمیقا ناراحتم که پارتنرم دیگه اجازه نمیده برم با این گروه و بقیه دوستان و همکلاسی هام برم بیرون
دیروزم پنهانی رفتم و کلی عذاب وجدان داشتم
خیلی جنگیدم ک ب حرفش توجه نکنم ولی خب دیدم واقعا اذیته و داره عذاب میکشه
هیجوره نتونستم راضیش کنم 🥲