اینکه انقدر از کسی متنفر بشی که حتی حاضر نباشی دستش بهت بخوره؟
با اینکه مجبوری باهاش صحبت کنی و بگی و بخندی ولی ته دلت واقعا ازش متنفر باشی؟ نرماله؟
نمیدونم چیکار کنم با اینهمه نفرت
متنفرم از افکارش از اخلاقش از همه چیزش
هر چقدرم خوبی بکنه در حقم بازم ته دلم بدم میاد ازش و نمیتونم با این حسم کنار بیام
از طرفیم نمیتونم قطع رابطه کنم
خیلی حس تنهایی دارم دوست ندارم دوسم داشته باشه
واقعا کلافه شدم دیگه
نمیدونم چیکار کنم
دوست دارم گریه کنم خیلی احساس ضعیف بودن دارم
خواهشا نسبتش رو نپرسید فقط بدونید نمیتونم باهاش قطع رابطه کنم