مادر شوهرم با اینکه طبقه بالامون خونش رو چیده و همه چیش تکمیلی نمیره اونجا زندگی کنه خیلی خستم همش با ماست دوتا نوه دیگه هم داره که بزرگشون میکنه شبا مادر شوهرم جاشو میندازه کنار ما میان کنار ما میخابن
شوهرم وقتی مامانش هست انگار اصلا منو نمیبینه حتی باهاش حرفم بزنم جواب نمیده وقتی مامانش نیست خیلی باهم خوبیم
یکسره جلو مامانش باهام دعوا داره تحقیر کتک
از سرکار میاد سلام میدم جواب نمیده ولی میشینه با مادرش صحبت میکنه بگو بخند