پدرم مریضه و حالش خیلی بده.شوهرم حتی یه سر بهش نزده این چند روز.اما تا یه اتفاق برای خانوادش بیفته من باید اول همه برم.همه میگن طلاق بگیر تا کی میخای زجر بکشی منه احمق میترسم.خانوادش که اصلا .اما اگه یه اتفاق بیفته برا خانواده مادر من باید زنگ بزنه اگر نزنه دلیلی میشه برای کتک زدن.شاید خیلی ها بگن احمق طلاق بگیر بخدا نمیتونم.من اینجا میتونم دردو دل کنم هیچ کسو ندارم که حرف بزنم پیشش لااقل یکم خالی بشم
جداشو احمق
باور میکنی من اصلا درک نمیکنم آدم هایی مثل تو چی میگن
شماهم بهش بگو
یا سر زدن به خانواده ها مساوی میشه یا طلاق (دوراهی)
بترسونش
از چی میترسی ؟
کتکت میزنه که چرا مادرت واسه احوالپرسی بهشون زنگ نمیزنه؟
اگه بچه نداری و خونه پدرت راهت میدن و پشتیبانی میکنن با در نظر گرفتن خیلی جوانب و کمک مشاور میتونی به طلاق فکر کنی ، ولی هیچ وقت سریع برای طلاق اقدام نکن هیچ وقت
بعد وقتی میگیم زن باید مستقل باشه با هر نامردی مجبور به زندگی نباشه یه سری حمله میکنن اره زنا شاغل بشه که کسی جلوشونو نمیتونه بگیره زرتی طلاق!!
چرانمیتونی طلاق بگیری؟؟وقتی خونوادت میگن طلاق بگیریعنی هواتودارن دیگه
مردیکه دست بزن داشته باشه اول بایددستشوقلم کردبعدم اززندگی پرتش کردبیرون
[QUOTE=360654467]کتکت میزنه که چرا مادرت واسه احوالپرسی بهشون زنگ نمیزنه؟[/QUOTE آره بخدا.یه بار دعوامون شده بود بعد مامانم اینا نرفتن خونشون برای عیددیدنی.این فهمید نرفتن افتاده بود تو سرمو میزد و میگفت میخان بی احترامی کنن خانوادت
چرا نمیتونی جدا بشی؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز