دوستان من و نامزدم هروقت میریم تا بیرون و جایی زن پدرش مدام زنگ میزنه که کی میای کجایی چرا نمیای یعنی هر نیم ساعت بیست دیقع درحال زنگ زدنه ک دفع آخر. سر این موضوع گفتم منو ببر خونه خسته شدم بسکه اون داره زنگ میزنه و دیگه من رفتم خونه بهش قبل رفتن گفتم برو بهش بگو زشته اینهمه زنگ نزنه درستش نیست الان ده ساله ما درگیر این بحثیم امروز بهش گفتم بهش گفتی نامزدم گفت نه و الکی زدش به داد و بیداد الان میخوام دیگه اصلا باهاش قدمی بر ندارم خسته شدم دیگه نمیدونم راهش چیه
چرا خودتون نمیگید؟
عجیبه
منم قبلاً هی به همسرم میگفتم بگو ،اچن نمی‌گفت
جدیدا خودم مستقیما میگم
نگفت هم خودت بگو
۱۰ساله عقدین؟
از الان عادت کن خودت مشکلات و حل کنی
اونوقت وجهه ت پیش شوهرت هم بهتر میشه
می‌دونه میتونی مشکلات و حل کنی
بهش بگو اگه نگران سلامتی و ....هستی ،مطمین باش من اگه به اندازه شما شاید نتونم
ولی تلاشم و میکنم مواظبش باشم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز