مامانش مریض بود داشت عکس مقعد مادرشو ب منشی نشون میداد ک دکتر گفته اینجارو باید سونو انجام بدید بد ک منشی گفت ن نمیکنیم دختره اسگل همونجوری عکسای مقعد مامانشو گذاشته بود رو پیشخوان ی عالمه هم مرد اونجا وایسادع بودن داشتن نگاه میکردن اخر سر من گفتم خانوم گوشیتو بردار بهشم بر خورد خاک بر سر