فقط قاطع حرفتو بزن فکر نکنه همش تو باید همش کوتاه بیای
اره روی حرفم وایسادم نمیذارم دیگه اذیتم کنه چقدر دیگه توهین هاشو‌داد زدناشو دیکتاتور بودناشو‌باید ببخشم منن ادمم بادوستاش هرجا بخواد میره نمیذاره من ی دوست داشته باشم ی جا برم باهاش همش تو‌خونم بیشتر وقتام تنهام میدونست چقدر دلم شمال میخواد اما منو نبر گفتم من چشمم توی اون عروسی و‌شماله چجوری دلت اومد بری
منم خودخوری دارم فکرم همه جاس انگار سرم سنگینه از طرفیم شنبه امتحان دارم استرس اون دارم
میخوام ببینم حاظره چیکار کنه واسم تا ببخشمش تا بفهمم دیگه تکرار نمیکنه میخوام شده خودخوری بگیرم فقط تماشا کنم چند شبه با قرص خوابم خوابم نمیبره
شما با هم سازگار نیستین ، وقتی زمان عقد اینجور با هم اختلاف دارین بعد از عروسی سر همه چیز با هم جنگ و دعوا خواهید داشت . مشکلات کوچک زمان عقد به معضلات بزرگ بعد از ازدواج مبدل میشه . زن و شوهر میبایست نسبت به هم گذشت و فداکاری داشته باشتن تا بتونن محیطی آرام برای زندگی درست کنن . شوهر شما سلطه گر هست و شما تابع محض نیستی . پس با هم تفاهم نخواهید داشت .
مام نباید ب جزئیات دقت کنیم من فیلم دیدنو‌دوست دارم باعث‌میشه ذهنم بره فقط ب فیلم پس باید کارهایی ک ب اروم شدنم کمک‌میکنه انجام بدم تا اون درگیر بشه هرچی بیشتر من انرژی بفرستم اون دیرتر میاد پس نباید بهش فکرکنم چون مقصر اون بوده ک ارزش رابطشو بخاطر ی عروسی اورده پایین
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
5 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز