سلام خانوما
ی خواهر شوهر دارم عقده ای حسود و مطلقه بدون فرزند ۵۰ سالشه استاد دانشگاهه ولی انگاری خوده گاوه.با مادر شوهرم و جاریم تو ی ساختمونم این خواهرشوهره خونه مستقل داره ها ولی هرروزه خدا خونه مادرشوهرم.ما دو تا ماشین داریم و جاریم اینا هم ۲ تا دارن و ۳ تا در پارکینگ داریم ک ماشین هرکس جلو در پارکینگ خودشه دیگ با برادرشوهرم حل کردیم این قضیه رو.خواهرشوهره هر وقت میاد جلو در پارکینگ ما پارک میکنه و ما هم مجبورا اون یکی ماشینمونو بز میداریم امروز ب شوهرم گفتم با شاسی بلنده بریم گف باشه رفتیم پایین دیدم ماشین قراضش جلو دره.دیگ عصبانی شدم شوهرم زنگ در مادرشو زد خونه نبودن دو تایی نمیدونم کجا رفته بودن.ما موندیم. رفتیم بالا تا اینا بیان ما بریم با اون ماشین .ب شوهرم گفتم با خواهرت حرف بزن اونجا پارک نکنه ما اذیت و آواره میشیم میگ باشه .اونا اومدن من بالا بودم شوهرم گفتم برو بگو بهش اونجا دیگ پارک نکنه.خیلی پرروعه شوهرم نمیدونم چرا بهش نگف فقط گف ماشینتو بکش پررو سوئیچ داد گف خودت بکش🫤اینم قبول میکنه.رفتم سوار ماشین شدم براش پیام داد لطفا دم در ماشین مت پارک نکنین ما آواره میشیم میدونین چی نوشته؟؟؟؟خیلی خنده دار و عقده دار.نوشته ببخشیدااااا اونجایی ک من پارک میکنم دره طبقه اوله ک مال واحد مادرمه😐😐😐😐ینی چی؟؟؟؟خب مادرت ماشین نداره عوضش پسراش ماشینارو میندازن تو پارکینگ و چون ما تو ساختمون زندگی میکنیم اصولش اینه ک شوهرم و برادرشوهرم واس ماشیناشون جا تعیین کنن ک از کدوم در بیاد بیرون.نوشتم اینارو و آخرش نوشتم آخه ربطی نداره پس چجوری بیایم بیرون؟همش کلید بگیریم ازتوت؟؟؟؟؟؟؟هیچی ننوشته ببینین چه احمقه من ۲۶ سالمه اون ۵۰ جای مادرم بخدا ک بچس و احمق. ب شوهرم نگفتم براش پیام دادم ولی بفهمه میگ نگفتم کاری نداشته باش خودتو کوچیک کردی.واقعا هم شخصیتم احساس میکنم له شده در واقع بهم گفته گوه نخور میبینین؟؟؟؟؟چیکار کنم؟