2777
2789
عنوان

یه لحظه میشه بیاین آبجیا🥺

60 بازدید | 9 پست

سلام شبتون بخیر آبجیا خیلی ناراحتم🥺🥺 خیلی گریه کردم چشام دیگه نا نداره

ازتون یه راهنمایی میخوام

من نزدیک یک سالو شیش ماهه با یه آقایی که از اقوام دورمون هستن عاشق هم دیگه شدیم خیلی زیاد همو دوس داریم قصدمونم ازدواج بود از اولش ولی ایشون خونشون روستاس ما شهر هنوز خانواده ها خبر ندارن پدرم امکان مخالفتش خیلی زیاده

از طرفیم این اقا با پدرو مادرش زندگی میکنه اونا هم مریضن خرج اونارو هم میده نمیتونه ازشون جدا شه

یه مدتی که گذشت یهو اون بهم گفت ما بهم نمیرسیم رابطمون تهش پوچه پدرت تورو بمن نمیده و این حرفا بعداز یه مدت باز گفت ما بهم میرسیم ما مال همدیگه هستیم من بارها گفتم تکلیف منو روشن کن گفت ما بهم میرسیم تکلیفت روشنه تا ابد هستی توی زندگیم

امشب سر یه مسئله ای دعوامون شد من بهش گیر دادم گفت بهت شک ندارم تو یه مدته با من سردی با کس دیگه حس میکنم حرف میزنی اونم عصبی شد گفت نه اینطوری نیست تو مریضی شک داری تو اولین و اخرین عشقم هستی خیلی شدیدا دعوامون شد یهو اون بهم گفت منو تو بهم نمیرسیم بابات تورو بمن نمیده من تا ابد مجرد میمونم زن نمیگیرم ازدواج مسئولیت داره من نمیتونم از پسش برنمیام باید کنار خانوادم باشم خرجشونو بدم تا روزی که زنده هستم ازدواج نمیکنم باهات تا ابد میمونم ولی ازدواج نمیکنم نه با تو نه با هیچکس دیگه ای گفت توام میتونی تا  ابد با من بمونی اگرم میخوای بری ازدواج کنی

گفت چه تو باشی چه نباشی ازدواج نمیکنم

نمیدونم چرا یهو این حرفارو بهم زد دقیقا بعداز دعوا اینجوری گفت خیلی ناراحت شدم

قلبم خیلی خورد شد اما قبول کردم باهاش بمونم میمونم و تلافیشو سرش درمیارم

آبجیا ازتون میخوام خواهرانه راهنماییم کنید خیلی شک دارم که چرا اینطوری بهم گفت

خیلی دلم گرفته آخه مگه من چیکار کردم هرجوری که بگی پاش موندم با همه چیش کنار اومدم هیچ کمبودی نذاشتم خیلی هواشو داشتم 

نمیدونم چرا این حرفو بازم بهم زد قبلنم بهم گفته اما بعدش باز اومد گفت بهم میرسیم حالا امشب بعداز دعوامون باز گفت نمیرسیم بهم گفت با خودت نگی منتظر میمونم درست میشه من کلا ازدواج نمیکنم تا روزی که زنده هستم اما بهش شک دارم مشکوکم به حرفاش از طرفیم جون هفت جدشو قسم خورد گفت چه تو باشی چه نباشی هیچکس دیگه ای توی زندگیم نمیاد تو عشق اول و اخرمی

گلم جمله ما به هم نمی‌رسیم زر مفته 

بگو آخه مرتیکه تو اول خواستگاری کن مرد بودنت نشون بده چند بار التماس پدرم کن بعد بگو میرسیم یا نمی‌رسیم و فلان 

عزیزم تو ازش سر ترس هوا برش داشته 

مطمین پاس وایستادی داره متازونه 

تو رو خدا آنقدر خودت کوچیک نکن مخصوصا فامیل 

یک درصد امکان بده ازدواج با کس دیگه کنی بعد این از حسودی ابرو برات نزاره 

یا آبروی پدر مادرت ببره 

فکر کن همسر آینده تو چقدر تو فامیل کوچیک میشه 

اگر توروبخاد زمین زمان میدوزه 

ببین اگر ازدواجم کنی میگه تو مشکل داشتی که با من موندی من که گفتم کلی مشکل دارم خودت خواستی پس کلفت پدر مادرم تو روستا باش صدات در نیاد 

گلم جمله ما به هم نمی‌رسیم زر مفته بگو آخه مرتیکه تو اول خواستگاری کن مرد بودنت نشون بده چند بار الت ...

خواهری خیلی ناراحتم خیلی🥺🥺 حق نداشت بازیم بده من همون اول بهش گفتم قصدت چیه گفت قصدم ازدواجه من بی شرف نیستم بازی کنم دنبال رابطه ی هدف دارم بعداز چند ماه گفت رابطمون پوچه بهم نمیرسیم بعد باز دوباره گفت بهم میرسیم الان باز میگه نمیرسیم 

من بهش شک کردم دلش جای دیگه باشه گوشیشم کامل چک کردم چیزی نبود خودش که جون هفت جدشو قسم خورد گفت کسی نیست گفت چه تو باشی توی زندگیم چه نباشی من تا اخر عمرم ازدواج نمیکنم سمت هیچکسیم نمیرم

اما من خییییلی ناراحتم دلم میخواد تاوان حرفاشو پس بده پشیمونیشو ببینم

خییییلی هواشو داشتم توی هر شرایطی کنارش بودم با بدترین رفتارا و اخلاقاش ساختم همه جور درکش کردم 

ترم اخر ارشد هستم اما اون دیپلم داره از هر نظر ازش سرترم 

اخه مگه من چی کم دارم که اون اینجوری میکنه

حس میکنم خوشی زده زیر دلش دلم میخواد پشیمونیشو ببینم 

دلم میخواد حرص بخورهههههه

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



عزیزم دیگه پیگیرش نکن 

اگر زنگ زد بگو گفتی بهم نمی‌رسیم 

گفتم حتما تو درست میگی 

چون اگر دلت با من بود سعی میکردی موقعیتت درست کنی 

بیای جلو 

اگر دفعه بعد خواستی با من بمونی اول از پدرم اجازه بگیر این حرف اخرمه 

تورو خدا آنقدر خودت خار نکن 

پدر مادرت کوچیک نکن 

مگه بی کس کاری مگه آدم قحطه یه پسر از روستا این جوری تو و خانوادت خار کنه 

زنگ نزن ج نده پیامک بده حق با تو هست پدرم منو به تو نمیده دیشب میگفت به کمتر از لیسانس و کسی که خونه ماشین داره نمیدمت به فامیل نمیدمت 


بخدا اگر یه ماه نشد ازدواج نشنیدی با کس دیگه کرد 

این جمله من بی‌تو هرگز با تو شاید زر مفته  

عزیزم دیگه پیگیرش نکن اگر زنگ زد بگو گفتی بهم نمی‌رسیم گفتم حتما تو درست میگی چون اگر دلت با من بود ...

جمله ی آخرتو متوجه نشدم خواهری

منظورت اینه که سر یه ماه نشده اون میره با کس دیگه ای ازدواج میکنه؟؟؟

جمله ی آخرتو متوجه نشدم خواهریمنظورت اینه که سر یه ماه نشده اون میره با کس دیگه ای ازدواج میکنه؟؟؟

آره میگم ایشون میگه نمیشه باهات ازدواج کنم تا آخر عمر مجردم الکی میگه 

از همون روستا یه دختر میگیره 

آره میگم ایشون میگه نمیشه باهات ازدواج کنم تا آخر عمر مجردم الکی میگه از همون روستا یه دختر میگیره

اما من خیلی آسیب دیدم باید بشینم بگم مگه مه چی کم دارم که بره با یکی توی روستا ازدواج کنه

آره میگم ایشون میگه نمیشه باهات ازدواج کنم تا آخر عمر مجردم الکی میگه از همون روستا یه دختر میگیره

اینطور که تو میگی آبجی جانم خب اون هیچیش نمیشه عین خیالشم نیست این منم که غصه میخورم

اما من خیلی آسیب دیدم باید بشینم بگم مگه مه چی کم دارم که بره با یکی توی روستا ازدواج کنه


تو کم نداری 

از سرش زیادی 

واقعا حد تو دختر یکی یکدانه فوق لیسانس یه پسر دیپلمه روستایی من شغل متوسط داره تازه پدر مادرش هم باید نگهداری 

آنقدر حدت پایینه 

که بری  خونه پدر مادر پسره کاراشونو کنی 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   gthllwthy  |  7 ساعت پیش
توسط   فاطما_گل_  |  17 ساعت پیش