2777
2789

حالم خیلی بده زنیکه بیشعور جلو دوتااز همکارای شوهرم اومد دست زد به شکمم گفت با این چاقیت فکر کردیم بچه ۴.۵کیلویی میاری اعصابم از اون روز خرابه اصلا فکرم اروم نمیشه نمیدونم چکار کنم

میشه خدا رو حس کرد تو لحظه های ساده..  

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


ادمایی با احمقیت مگه وجود خارجی دارن؟بگو شوخیهجوابشو ندادیواقعا

مهمانم بودن اومدن سر بزنن بچه من خجالت کشیدم جواب بدم گفتم من هنوز شیر میدم نمیخوام بچم شیر خشکی بشه از الان نمیخوام رژیم بگیرم شیرم خشک شه بخوام لاغر کنم خیلی زود لاغرمیشم.ولی شوهرم کفت پف بچتون برا شیر خشکه زودم میره

میشه خدا رو حس کرد تو لحظه های ساده..  
داشته شوخی میکرده .مال ماهم شوحی بدتر از این شنیدم .الان باید اروم باشی .قراره به بچت شیر بدهی تلخر ...

شوخی اینجوری اخه؟

میشه خدا رو حس کرد تو لحظه های ساده..  

خواهر من بعد از زایمان که هنوز شکمش جمع نشده بود بهش گفته بود هنوز یکی دیگه که داری!

چقدر اعصابش خورد شده بود و ناراحت بود

خداوندا بخشش تو دامنه آرزوهایم را گسترانده....امام سجاد(ع)
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز