ببخشید طولانیه ولی مثل ... گیر کردم
سلام دوستان ما قبلا یه ماشین سنگین خریدیم که ۱ سومش مال خواهرشوهرم بود
منم یه مقداری طلا با کارکرد خودم به همسرم دادم که اون ماشین رو بخره ولی برد زد به اسم مادرش بارها بهش گفتم که اینکارو نکن هزار جور هست ولی خیلی بدش میومد میگفت مادرمه چه فرقی میکنه اخه بجز همسرم خواهرشوهرم چندتا بچه دیگه ام دارن خدایی نکرده اگه فردا مادرش بمیره میره توی ارث یا شوهرم بمیره هیچی به من و ۲ تا بچه ام نمیدن در این حدن گفتم سهم خودت رو بنام خودت بزن قبول نکرد
بعدش یه سواری میخواست بخره که تقریبا نصف پولش باز پس انداز من بود منم که خیلی زورم داشت چون از من میبرد پس نمیداد بدون اینکه مادرش چیزی بگه به اسم اون میکرد من با هزار بدبختی یه پشگل هم به اسمم نمیزد گفتم پول نمیدم مگه اینکه بنامم بزنی من زنتم تو مادرت اعتماد کردی منو بچه هات اعتماد نکردی
خلاصه با ۱ ماه دعوا اینکارو کرد اونروز مادرش خواهرش خیلی خیلی ناراحت بودن که به اسمم زده و حتی قبلش پیشنهاد میدادن که باز بزنتش به اسم مادرش
حالا میخوایم همه اون ماشین سنگین رو بخریم و سهم خواهرش رو بدیم و باز از منم پول میخواد چون بجز من و خانواده ام کسی نیست برا پول کمکش کنه خانواده خودش فقط حاضر بگیرن
منم گفتم پس برو یه وکالت از مادرت بگیر چون نمیشه تمام زندگیمون به اسمش باشه بدون مدرک اینکارو نمیکنم
اونم میدونه که مادرش ناراحت میشه زورش داره میگه پس اونروز تو رو هم با مادرم میبرم از هردوتانون وکالت میگیرم میدونید اصلا پولش برام مهم نیست ولی زورم داره میخواد مادر بچه هاش زنش که اولیت زندگیش باید باشه رو با مادرش ببره ازش وکالت بگیره احساس میکنم منو جلوی اون سگ میکنه میگه ببین به زنم اعتماد ندارم برام مهم نیستش
چون واقعا بزور به اسمم زد ولی برا مادرش با خوشحالی شیرینی خریدن به اسم اون زد نمیخوام برم وکالت بدم بهش مخصوصا گیر داد حتما بامادرم بیای چیکار کنم که نرم بیخیال وکالت من بشه نمیخوام یجوری سیاست نشونم بدید میخوام کلا خانواده اش هم بفهمن که زندگی خودمونه چرا باید دست اونا باشه اخه که انقدر پرو هستن میگن زنت رو ولکن همش بنام ما شوهرمم مقصره حرفشون رو گوش میگیره ولی اگه از منم پیش اون وکالت بگیره یعنی اینکه مادرجون تو مهم تری چون میخوام از تو بگیرم پس از شریک زندگیمم مبگیرم