دیشب یک دورهمی بودم موقعی که من خیاطی میکردم از همشون بهتر بودم هم تمیز و هم سریع بخاطر حاملگی وبچه داری گذاشتم کنار دوقلو دارم و الان مثل قبل نیستم دیشب که بعد دوسال دیدمشون همشون مزون زدن موفق و پیشرفته و همش درباره خیاطی و کاراشون صحبت میکردن اومدم یک دل سیر جلو شوهرم گریه کردم شوهرم گفت اشکال نداره بزار بچها بزرگ بشن دوباره میری سراغ حرفت
ولی نمیدونم فک نکنم به پای اونا برسم کاراشون به ترکیه و عمان میفرستن خیلی حالم بده😭