داستان از این قرار بود من یکسال با ی اقایی بودم ایرانی ام نبود بحرینی بود و هم دیگه روهم میدیدیم مسافرت میرفتیم
و بعد فهمیدم زن داره و اینکه این اواخر خیلی سرد شده بود یه هو همه چی ریخت بیرون که خیانت کرده منم اکانت زنش رو پیدا کردم و پیام دادم
خیلی اوضاع خراب شد و داشت زندگی خیلیا بخاطر این موضوع میریخت بهم
دختر داییم اعلامیه فوت و بنر چاپ کرد فیلم گرفت از قبرستونم از سرخاک ی نفر فیلم گرفت
اون فکر میکنه من مردم!!!!!
درسته بهم بدی کرد ولی اصلا تحمل اینکه الان عذاب وجدان اینو که من فوت کردم رو داره راحتم نمیذاره ی انرژی منفی سنگینی روی تنمه
از اون طرفم جدایی ازش دیونم کرد
بنظرتون چند ماه دیگ دختر داییم بهش بگ برای خوابیدن همه اون شر هایی ک قرار بود درست شه مجبور به انجام این کار شده یا نه!؟