2777
2789

من تو شهری یا یکساعت فاصله از شوهرم درس میخونم و یکسالو نیمه عقدیم خونوادمم همینجان شوهرم تا یکسال دیگه نمیتونه بساد شهر ما زندگی کنیم و از همون اول میگفت این چند سالو بیا باهم زمدگی کنیم ولی من چون نمیخواستم از شهرمو خونوادم دور شم گفتم ن و اخر هفته ها ۳ روز و ول تابستونو تعطیلاتو فرجه ها پیش هم بودیم کلا  ۲۴ساعته

من خودم میخواستم عقدم طولانی باشه

ولی شوهرم میگه تو ب من ظلم کردی و من خیلی اسیب دیدمو من نیاز داشتم ب حضورتو بر میگشتم ب عقب میگفتم باید بیایو زن گرفتم پیشم باشه ن اینکه نباشه و 

بنظرتوت حق باکیه واقعا دلیلشو نمیفهمم؟

مرد نیستم بابا اسم کاربری فان و قافیه دار بود گذاشتم هی بگین حالا پسری کاراگاها😂😂

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


خب شوهرت هم خدارو میخواد هم خرمارو اگه شرایط عروسی گرفتن ندارن نباید این حرفو بزنه اگه شرایطشو داشته و شما نزاشتید خب راست گفته شمارو هم درک نمیکنم چطور اون بدبخت از شهروخانوادش جدابشه ولی شما نمیتونی؟اون تو خانواده بزرگ نشده؟دلبستگی نداره؟

بگويارب،چه بدگفتم چه بدكردم كه خويشتن را نزدت ديوودد كردم؟
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز