مثلا تولد دخترخاله همسرمه
ما عقدیم
بعد من اصن نمیدونم مادرش گفته ب من بگه نگه
شوهرم از خودش ب من میگ بیام دنبالت بری تولد؟
تولدش زنونس
اصلا مادرشوهرم ی بار بهم زنگ نمیزنه بگه
منم همش حس میکنم شوهرم سرخود از خودش میگ بیا ببرمت
خب خوشم نمیاد یرم جایی ک کسی منتظرم نیس
مثلا اون سری زنداییش گفتع بود غزلم بیارید فلان
این سری هیچی...