خالم میخواد بیاد شهر ما عملکنه که چهل دقیقه با شهر اونا فاصله داره بعد دیروز عروسش که میشه خواهرشوهرم بهم زنگ زد که تو باید بری باهاش و با ماشین شوهرم اینور اونور ببرمش گفتم من قراره هفته دیگه برم اهواز. حقیقتش زورم میاد یعنی چی که باید تو بری من چیکارم خودش سه تا عروس داره و یدونه دختر برن باهاش بعدشم من شوهرم ماشینو بهم نمیده مامانم گفت رو بدی سوارت میشن الان بگو نه و تمام