صبحا که از خواب پامیشم ذوق میکنه و تو مهمونیا همش حواسش هست چی خوردم چی نخوردم تو جمع تعریفم میکنه ولی به شدت بداخلاقه و نیم ساعت تنها باشیم جنگمون میشه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اها این مدلی اره بده 😑یک بار که حالش خوب بهش بگو با زبون خوش که عزیرم چرا تو تنهایینون اینجوری؟من دوست دارم آرامش و توجهی که تو چمع بهم داری و عاشقشم را تپ خونه هم داشته باشی 😐
هیچی به خدا مثلا چند روز پیش یه جا بودیم بلد نبودم کنترل تلویزیونشونو از این پرسیدم به شششدت با حرص ...
😂😂یبار داشت چیزی می گفت از اینورم دخترم هی تند تند می گفت مامان مامان من گفتم یلحظه ببینم این چی میگه بعد گفتم بفرما هر چی گفتم دیگه حرفشو نزد گفتم خب بچس نمیفهمه چند ثانیه نشد که انگار نه انگار لج کرد دیگه حرف نزد
حالا شوهر من برعکسه خونمون تو خلوتمون خوبه توجمع خیلی بی تفاوته .خودش میگه چشم نمیخوریم اما بقبه مثلا جاریم میگن نگاه اصلابراش مهم نیستی ترس ازدست دادنت رو نداره
دیرپزم بهم کفت تو چی میخوری انقدر خوشگل میشی یه ساعت بعد گفت فعلا با من حرف نزن!!!
عزیزم بخدا انگار داری در مورد شوهر من حرف میزنی خودش گفت عروسی پسر حالت نریم گفتم باشه بدون هیچ حرفی دو روز به عروسی گفت اگه دوست داری بری برو ولی من نمیام اصلا جواب ندادم بعد دوباره گفت به من و دخترم پاشید گم شید برید اتاق در حالیکه هیچ حرف و حدیثی نبود