من بعد ازدواجم خیلی جاها تنهایی رفتم
با مامانم و خالم و زن دایی هام باهم ترکیه رفتیم که فقط شوهرم و دایی من حضور نداشت
دو بار هم برای یه سری امتحاناتم شیراز رفتم
یکبار هم مادرشوهرم اینا رفتم کیش چون افسردگیم برگشته بود و واقعا نیاز داشنم به مسافرت
همه اینا هم با رضایت همسرم بود و بنا به دلایلی نیتونست بیاد
چند روز پیش دوستم عکسامو دید برگشته میگه شوهرت چه جوری غیرتش کشیده بری
خیلی بهم برخورد بهش گفتم ما به این چیزا غیرت نمیگیم ...