2777
2789

با این زندگی که پدر و مادرم برام ساختن دارم کم میارم 

قضیه از اونجاس که پدر و مادر من تفاهمی با من نداشتن از اول زندگی و خب گفتن پچه روزیشو میاره دیگه ۳ تا بچه آوردن من و دو تا داداش دیگم 

دیدم نه با هم نمی‌سازند با جنگ و دعوا به ری.دن تو ذهنمون شروع کردن تا موقع طلاقش طلاق هم که گرفتن ما از دست این احمقا راحت نشدیم 

من پیش مادرم موندم و داداشام پیش پدرم از اونجایی که به مفت خوری عادت ندارم از وقتی اومدم پیش مادرم کار میکردم که حرفی بالا سرم نباشه تا یه بحثی میکردم با مادرم میگفت برو پیش بابات(پیش بابام دوست نداشتم باشم)

خلاصه الان مادرم توهمیه  هم در کنار درسم باید کار کنم هم این چرندیات نگا کنم 

خیلی بی اعصابم از دست این دو تا باخانواده های عوضی

دوست دارم برم بیمارستان خودم بستری کنم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792