دوستای مامانم اونایی که پسر خوب دارن یا خودشون پیشنهاد خواستگاری میدن یا مامانم میگه تو پسرت خوبه دختر منم که میشناسی دختر خوبیه و اینجوری آشنا بشیم ... (نصف فامیلامون اینجوری برای دختراشون شوهر پیدا کردن)
ولی قبلش از من میپرسه که پسره چجوره ؟ من هیچکدام رو تایید نکردم چون فاصله سنی مون بیشتر از ۷ سال بود ...
میخواد با یه آدم خوب ازدواج کنیم که خیالش راحت بشه یه وقت اتفاقی برامون نیفته ...
بعدم فکر میکنه پسر بیاد تو خونمون کسی جرئت نمیکنه اذیتمون کنه ...
از طرفی هم با هم سازش نداریم میگم که همش دعوا داریم ؛ هر جفتمون دوست داریم از دست هم راحت بشیم ...
همین الانم باهم دعوامون شد
هرکاری میخواهم بکنم نه میاره بیرون بریم فقط دعوا میکنه و گند میزنه به اعصابم ...
دوست دارم با پسره آشنا بشم خسته ام از این همه دعوا و ناسازگاری ...
میخوام با یکی آرامش رو تجربه کنم؛ ولی حواسم خیل جمع هست که ازم سو استفاده نشه (اون موقع که بابام بود خیلی پایه بود و کلی باهم حال میکردیم 😭😭؛ولی مامانم همش غز میزنه و هیچ کاری نمیکنه که ما شاد بشیم ، افسردگی گرفتم دیگه حتی درسم نمیخونم ؛ بیشتر از یه هفته است کلا تو نی نی سایت دنبال حس ششمی و فال و استخاره ام که ببینم با این پسره اوکی میشم یا نه)
همش از دستش سردرد دارم ...
دعا کن برام قسمتم همین پسر باشه و برام بمونه و کلا پسر خوبی باشه 🥲💔❤️
واقعا احساس میکنم به یکی نیاز دارم💔
یکی که باهاش بخندم و حالم خوب باشه و پسر سالمی باشه
ولی نمیدونم چجوری برم جلو ...