بارداری خدا خواسته حال روحی خوبی ندارم

وقتی تو شکمت تکون خورد اونوقت که هر روز دعا میکنی ببینیش بغل بگیریش

چند ماهته؟

پارسال این موقه منم خدا خواسته باردار شدم مثل شما حالم خیلی بد بود حتی تا دو ماه افسرده شده بودم 

الان چهار ماهشه تو بغلم اونقد شیرینه که نگم برات

منم بچه اولم اینجور شد 

قرص میخوردم و چون اول ازدواجم بود نمیدونستم کلا بمن نمیسازع

خیلی سخت بود پذیرشش

ولی خب بچه که میاد میشه کل وجود ادم

دومیو خودم خواستم انگار ارامشم بیشتره بارداری اول همش عصبی و نااروم بودم

من ۲۴ سالم بود

من 21 سالگی خداخواسته باردار شدم 

الان حقیقتا خوشحالم از این قضیه 

خیلی با دخترم رفیقیم 

عزیزم من ۲۱ باردار شدم . نمیگم اصلا نمیخواستم ولی اینجورم نبود که براش برنامه داشته باشم . ولی اگر شرایط زندگیت مناسبه بین ۲۰ تا ۳۰ بهترین سن مادر شدنه . چون بعد که اون بزرگه نوجوونه تو هم توی جوونی هستی هر دو لذت می برید . طبیعیه اولش تغییره شاید حست خوب نباشه ولی بپذیرش سعی کن براش اماده بشی هم روحی هم با مطالعه و بالابردن دانشت 

الان تاحدودی طبیعیه که بهش حسی نداشته باشی فقط الان باید مراقبتهای لازم و انجام بدی غذاهای مفید و سالم بخوری و به چیزای مثبت فکر کنی بعداً این افکارو ناراحتی اثرش رو خودت وجنینت می‌ذاره پس بهتر بهشون فکر نکنی فقط به چیزا ی مثبت فکر کن یا لااقل به نکات منفی فکر نکنی بعدشم خدا بزرگه حتی انسانهای اولیه هم از پسش بر اومدن الان که امکانات خیلی بیشتره چنتا کتاب مفید مطالعه بکن پادکستهای حال خوب کن مفید گوش بکن 

بزار بزرگتر که شد و تو شیکمت حرکت کرد اونوقت میبینی چه عشقیه

منم دوازده هفته مه هیچ حسی ندارم  انگار کرونا گرفته باشم همش حالت تهوع دارم

من پانزده سال پیش دو سال بعد ازدواج تو اوج بی پولی باردار شدم دور از جونش منم نمیخواستمش تا روزی که به دنیا بیاد شبی که به دنیا اومد تا صبح پسرم و نگاه میکردم خیلی دوسش داشتم فکر میکردم اگه بخوابم بچمو میدزدن بذار بیاد عاشقش میشی 

بذار لگد زدناش شروع بشه بذار دنیا بیاد عشق میکنی باهاش

یعنی شما و شوهرت تو بارداری هیچ دخالتی نداشتن خواست خدا بوده!!!! شگفتا

خوش بحالت خدا واقعا دوستت داشته که بدون دکتر و دارو و قرص نی نی داده توی دلت برو واقعا شکر کن و این بی حوصلگی مال ماه های اول هست انشالله یک ماه دیگه بگذره سر ذوق و شوق میای خیلی برای منم دعا کن خیلی زیاد اگه بدونی چه سختی های برای بارداری کشیدم و چندتا از دست دادم میری سجده ی شکر می‌کنی