چند ماه بعد ازاینک کات کردیم
جلوش اسم یه پسرو اوردم
فقط اسمشو
محکم هلم داد گلومو فشارداد داشت خفم میکرد
درحدی که تا چنددقیقه سرفه میکردم
نه خودش میخوادتم
نه چشم داره کسیو کنارم ببینه
چیکارش کنم
زیادم میبینمش بابت یه سری شرایطا
بدبختی اینه دوستش دارم...
سعی کن تا حد ممکن نبینیش
و وقتی هم دیدی محل نده و حرف نزن
😐😐
چجوری همچین وحشیایی رو دوس دارین!!!
اکه دوسش داری چرا اسم پسر آوردی جلوش یا اصلا چرا کات کردی
اگه هم کات کردی که به اون چه می‌تونستی ازش شکایت کنی بابت اینکار من بابام اینکارو باهام بکنه بهش رحم نمیکنم بعد ی پسر غریبه ب خودش اجازه میده باهاتون این رفتارو بکنه به بهانه دوست داشتن ساکت میمونید؟
دلتنگی دلیل بر برقراری ارتباط نیست خواهرم
منم شرایطت رو داشتم بهم بی احترامی کرد بارها ، باهاش قطع ارتباط کردم ، میدیدمش دلم پر می‌کشید برای نگاه کردن به چشماش ، اینکه بغلش کنم ولی خودمو کنترل کردم و ازش فاصله گرفتم دیگه هم حرف نزدم چون مرد زندگی نبود
خلاصه کم کم فراموش شد ...
غم انگیزه ولی شدنیه ، میدونم خیلی دردناکه اونی که کاخ رویاهات رو باهاش ساختی تو زرد از آب در بیاد ولی بهتر از یک عمر بدبختیه ، اینی که روت دست بلند میکنه یعنی براش ارزشمند نیستی ، تو لیاقتت بهتر از ایناست
به این فکر کن تو همسرت رو انتخاب میکنی ولی بچه هات پدرشون رو انتخاب نمیکنن ، بر فرض که باهاش ازدواج کردی این پسره اخلاق نداره فردا جلو چشم بچه هات کتک بخوری روحیه بچه ها داغون میشه چه بسا روی بچه ها هم دست بلند کنه ...
و مهم تر اینکه میخواد تو آب نمک نگهت داره وگرنه اگر براش مهم بودی ازت دل نمی‌کند 💔
من یه دفتر برداشتم همه احساساتم رو نوشتم ، یه مدت گریه کردم به مرور سبک شدم ولی تو هم میتونی فراموشش کنی
