سلام
من امسال شاغل شدم ازمون دادم و قبول شدم و معلم شدم
اوایل ذوق داشتم و ترس
الان فقط نفرت
چون مدیر مدرسه مون خیلی بدجنسه با عزیزم عزیزم کلی کار که مربوط به خودش هست را به من میده و البته کارهای همکارای دیگه
این فقط حرف من نیست بقیه همکارها هم فهمیدن و معترضن منتهاداونها سابقه دارن میتونن اعتراض کنند من حرف بزنم بیرونم میکنند یا میندازندم روستا
خیلی عصبی ام بخدا نمیذاره کارهایی که مربوط به خودمه را انجام بدم همش توقع داره
مثلا اداره یه بخشنامه میفرسته که این بشر بره یه نفر از مدرسه را تو یه جایی عضو کنه یه فیلم چند دقیقه ای هم میذاره بعد حتی حاضر نیست همون فیلم را ببینه میاد میده به من بعد کدملی و رمزش را میده میگه برو تو کوفت و زهرمار ثبت کن
اصلا اینقدر کارهای ایتو و اون را داه من که همه فهمیدن للکی الکی میان میگن مدیر گفته این کار را بکن در حالی که وظیفه من تیست
خلاصه بگم من واقعا متنفر شدم از محل کارم و هر روز کسل تر و بی رمق تر میشم
یه دعایی نفرینی حرفی چیزی یادم بدید این بشر دست از سر من برداره دیوونه م کرده بخدا