2777
2789

یا بازم جدایی میوفته. تجربه خودتون و اطرافیانتون رو بگین نه فکرتون.

مثلا دختر و پسری که یه بار جدا شدن و الان دوباره باهم و خوشبخت باشن

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

خودم ب این موضوع راجب اکس خودم فکر میکنم ولی احساس میکنم هیچی مثل اول نمیشه هیچوقت دلم باهاش صاف نمیشه ی زهری توی دلم نسبت بهش همیشه باقی میمونه اصلا نمیتونم اعتماد کنم بهش

💥 لایک نکنید لطفاااا‼️(کاربری دست سه نفره)

منم اول حدس زدم رابطه دیگه‌ای کلیک خورده. حالا یا جدید یا قدیمی از سر گرفته شده. اما اینکه مادرشوهرت این بار طرف تو نیست و نظری نداده یه ذره عجیبه. چون قاعدتا همسزت اونو متقاعد کرده به چیزی (احتمالا گیر دادنهات یا نمیدونم) که اونم اصلا پا در میونی نکرده. یعنی انگار حق رو به پسرش داده. نمیتونی دقیق ازش بپرسی مشکلش چیه و مخصوصا چی برای بقیه تعریف کرده؟ اصلا زاویه نگاهش به این جریان چیه؟

طبق تجربه من اینکه چطور و چرا جدا شدن خیلی تو جواب مهم هست 

آیا کسی یا شرایطی به اجبار اونهارو علیرقم میل باطنیشون بدون اینکه خودشون مقصر باشن جدا کرده 

یا با خطا یا کوتاهی یکی یا هر دوطرف خودخواسته این رابطه از هم پاشیده شده 

تو مورد اول با گذشت زمان و برداشته شدن شرایط بد دو طرف میتونن دوباره کنار هم روزهای خوبی رو تجربه کنن 

اما در مورد گزینه دوم اغلب هیچوقت به اون روزهای طلایی برنمیگردن

البته بازم معتقدم برای یه ادم مجرد و تنها برگشت به رابطه های قبلی شدنی تره 

ازدواج تعهد بزرگی هستش اغلب نمیذاره ادم راحت رابطه فعلیش رو ویران کنه و برگرده به یه رابطه پایان یافته که زمان هم ازش گذشته و دردش بهر حال التیام یافته 


میخوام کمکت کنم

درخواست دوستیمو قبول کن

راستش از ناراحتی خوابم نمیبره٬ دل توی دلم نیست که بدونم چیکارکردی و چه نتیجه ای گرفتی.

خواهش میکنم هیچ کاری رو بدون برنامه ریزی انجام نده میترسم نتیجه ی عکس بگیری

همسرت الان ازنظر روحی خیلی شکنندست مردا ناراحتیشون رو با خشم نشون میدن

حتما با کسی مشورت کن٬ خودتم ازنظر روحی تحت فشاری اصلا این بار روانی رو تنها به دوش نکش و تصمیمات هیجانی نگیر

به خودتم فشار نیار که یهو حالت بد شه یا پنیک شی

آرامش خودتو حفظ کن٬ میگذره بهت قول میدم❤️

همه ی این لحظات پرازاسترس و ناامن تموم میشن❤️

دخترم😍جانِ دلِ مادر❤

سلام عزیزم 

من تاپیکتو خوندم و نمیدونم چیشد یهو رفتم اکثر تاپیکاتو خوندم 

به نظرم خییییلی دخترمهربون و سختی کشیده ای هستی خیلی متواضعی خیلی برای بقیه خودتو اذیت میکنی به خاطر اینکه اگه اینکارو نکنی عذاب وجدان میگیری همش حس میکنی وظیفه توعه که حواست به بقیه باشه کسی در حقت خوبی کنه حس میکنی زحمتی براش  (این به خاطر اینه که زندگی سختیو از بچگی گذروندی یکم شبیه همیم واقعا خیلی جاها حس کردم خودمو میبینم ) ببین تو اینقد خوبی اینقد زندگی سختیو گذروندی خدا همه این روزای سختتو دیده و برای جبران یه همسر به این خوبی بهت داده که اینققق‌د هواتو داره بعد معمولی ترین چیزارو ازت میخواد تو زندگی بارها با مهربونی ازت خواسته با دعوا و قهر خواسته که اقااا یکم‌خودتو دوس داشته باش (این قطعا انرژیش به اونم برمیگرده)اقا اگه خانواده سمین برات واقعا نمیگم رهاشون کن اما قرار نیست خودتو‌شوهرتو نابود کنی برا اونا شما همونقدری که در برابر خانوادت حس مسئولیت داری(که واقعا به توقع بیجا تبدیل شده )ده برابر اون در مقابل همسرت مسئولی واقعا به خودت بگو اقاااا الان من دارم از سهم شوهرم که کلییی حق به گردنم داره برای مادری که خیلی وقتا نمیخواد حال خوبمو ببینه و مدام اهل گریه و...(ببین تو نمیتونی مادرتو‌تغییر بدی من هزااااار بار با مامانم حرف زدم بحث کردم بعد تراپیستم حرف خوبی زد گفت ببین اگه اونا اون شکلی زندگی میکنن چون اون نوع زندگی عادت کردن اون بهشون حس امن میده اونا یاد نگرفتن شاد باشن )شما باید زندگی کنی بزار وقتایی صحبت کن که همسرت نیست واقعا به خاطرشون دوشیفت کار نکن بعد با حال بد و له بیاین پیش همسرتون .

همسرتون همه اینارو میگه بعد شما دو روز عوض میشین بعدم دوباره همون روند چرخه رو از یه جایی بشکن .

ببین من میدونم محیط بیمارستان چطوره زندگیتو نجات ندی یه عمر برای زندگی بچگیت و زخمای قبلی گریه کردی اینم بهش اضافه نکن نزار شوهوتو از دستت دربیارن بخدا دخترا خییییلی بلدن تو این دوره زمونه خییییلی ،الانم شوهرت نه خیانت میکنه نه هیچی وگرنه اخم نمیکرد اون فقط ازت ناراحته بدون دلیلم نیست هزاربار دلایلشو گفته ببین خودت باید حال خودتو خوب کنی منم یه دخترجوونم سرکار میرم من فقط مهندسم هیچکیم ندارم تو زندگیم (دوست پسر اینا منظورمه ،گاهی وقتا عمیقا دلم میخواد یه ادم خوب باشه )ولی حالا که نیست خودم حال خودمو خوب میکنم شاید باورت نشه با کلییی مشغله سرکار رفتنم تا ۸ شب کارکردنم دانشگاه رفتنم امتحان داشتنم جنعه ها خودم تنهایی میرم دوچرخه سواری پارک یا گاهی با دوستام میرم یه کوهی چیزی همینا کلی انرژی بهم میده پااااشو توهم به خودت بیا زندگیتو درست کن پیش یه تراپی خوبم برو تروماهای بچگیتو درمان کن کم کم نزار شوهرتو به این خوبی از دستت دربیارن اونم عاشقته مطمئنم .

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792