دوستان میخوام از تجربه حامگی و سقطم بگم انشالله به درد کسی بخوره چون من خودم خیلی استرس داشتم تو اون یک ماه
جنین تو هفته ۶م رشد نکرده بود قلبشم تشکیل نشده بود تو هفته دهم افتادم به لکه بینی رفتم سونو ختم بارداری دادن
عصر روز بعدش دل دردهای بعدی همراه حالت تهوع گرفتم رفتم بیمارستان صارم گفتن هیچکاری نمیتونیم بکنیم ما قرص میدیم طرف دردش بگیره تو خودت درد داری برو خونه طبیعی سقط کن اگه خونریزیت خیلی شدید بود برگرد و فقط یه استامینفون ساده نوشت یه دونه خوردم که بتونم اون شب بخوابم روز بعد بیدار شدم دل دردها زیاد شد رفتم دستشویی اول یه لخته بزرگ و بعدشم یه چیزی شبیه دنبه گوسفندی افتاد و بعد از اون همه دردام تموم شد.
۵ روز بعد رفتم سونو ۴ سی سی بقایا داشتم ده روز بعدش باز رفتم همون ۴ سی سی مونده بود که از بقایای جفت بود. قرص سایتوتک هر داروخونه ای بگین سر زدم نمیدان میگفتن باید بری بیمارستان بستری بشی اونجا بهت بدن قانون جدید اینطوریه منم نمیخواستم پام برسه بیمارستان که الکی کورتاژم کنن و فقط ۳۰ تا قرص متیل ۸ ساعتی خوردم و یه بسته قرص داکسی سایکلین همراه دم نوش گل گاوزبون تخم شوید عرق رازیانه زعفرون غلیظ یه دم نوشم بود قاطی پاطی که از عطاری گرفتم هر روز یکی دوتاشو میخوردم ولی زیاد تحرک نداشتم چون کارمندم ۸ ساعت سرکارم.
وقتی یه ماه شد رفتم سونو گفت ۱ سی سی مونده که ولش کن با پریودت دفع میشه اومدم خونه رفتم دستشویی اون یه تیکه هم خودش دفع شد حالا نمیدونم بخاطر سونو واژینال بود با دم نوشا هر چی بود تموم شد به کورتاژ نرسیدم اینم بگم من دیگه هیچ درد و خونریزی جز روز اول نداشتم فقط یه ماه لکه بینی داشتم.
خانومای عزیز به خودتون زمان بدین اگه فقط لکه بینی دارین بدن انسان هوشمنده خودش کارشو انجام میده.
امیدوارم هر کسی منتظر دیدن بچش هست به زودی یه بارداری راحت و بدون استرس رو تجربه کنه