زیاد نیست میشناسمت تقریبا دو ماه هست که از مسافرت مون میگذره🙃
قرار نبود من عاشق بشم
چه قدر به امام رضا گفتم حواست به من باشه بابا رضا تحمل رنج ودرد دوباره ندارم
نمیدونم دوبار استخاره گرفتم یه بار مشهد یه بار قم هر دو یه آیه اومد بسیار خوب است به آینده امیدوار باشید
نمیدونم شاید به بابا رضا گفتم یه مرحم بده به این زخم یکساله ام اومد تو رو داد
عجیبی خیلی عجیبی
نگاهت رفتارت ادبت استایلت شخصیتت زبانزد همه هست مردونه جذاب آروم متین جدی
ولی گاهی عین پسر بچه ها دلیل لبخند هام میشی
هی باعث میشی دنبالت بگردم
هی باعث میشی چشامو مهمون چهره پر ارامشت کنم عجیبه
کاش یه جای این دنیا تو سهم من باشی🥺
الان میگم خدایا شکرت که جدایی شد بین من و اکسم و من تونستم تو رو ببینم ویشناسم یه سال روزای تنهایی تجربه کردم و فکر میکردم هرگز نمیتونم دوباره سر پا بشم ولی دوماه عجیب ذهنم درگیرت شده💙
دلم میخواد با یه اسم خاصی صدات کنم ولی هیچ چیز لایق تو نیست تو برام ارزشمندی🙃
شاید تا ابد در دلم پنهان ماندی !شاید!