2777
2789

موندن تواین زندگی دیگه فایده ای نداره ولی مهریه تو حتما بگیر

خدا رو چه دیدی شاید شد 🍀 ‏گاهی سوال پیش میاد که فلانی کلی کتاب خونده، چرا بازم افکارِ سطحی داره؟ شکسپیر زیبا جواب داده: مطالعه مانند خورشید باشکوه آسمان است که نمی‌توان با نگاههای گستاخانه در آن نگریست. کسانی که پیوسته به روی کتاب خم شده‌اند، چیزی جز تقلید پوچ از کتب دیگران نصیبشان نمیشود. 

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

2805
حالا که دونستی با احساسات تو بازی کرده؛ راحت ولش نکن. با اذیت طلاق بگیر. بزار اونم بفهمه که تو هم مه ...

اوایل رابطش با من بهش زنگ زده بود من میخامت و شوهرمو نمیخام منو زور شوهر دادن بیا باهم باشیم تا وقتی جدا میشم اونم بهش گفته اینجوری نمیتونم برو جداشو و بیا بهش گفته بچه دار نشو و بعدا جداشو چون خودش شرایط ازدواج نداشته گفته من پول داشته باشم خبرت میکنم جداشی حالا دقیقا همون موقع اس از یک سال و نیم پیش کارش گرفت وضعش خوب شد و حالام که رفته با اون فقط درک نمیکنم چرا پس اومد با من فکر کنم ازدواجش با من لج و لجبازیش با اون بوده


ولی بیشتر فکر کنم چون اون مطلقه بود خانوادش اجازه نمیدادن باهاشازدواج کنه خصوصا اینکه ی بچم داره اومد با من ازدواج کرد بعد عقدم به دو روز نکشید اخلاقش عوض شد اونقدر بدشد که حد نداره چون میخواست جداشه و اونم بشه مطلقه تا خانوادش راضی بشن با اون زنه ازدواج کنه

بیزارم از آدمای بی شعور که جسمشون یه جاست روحشون حای دیگه

واقعا نمی دونم چی بگم خدا انشالله بهت کمک کنه

چه می دونم فدای سرم که خراب کردم منم بار اولمه که دارم زندگی می کنم
اینو امروز خوندمبالا بری، پایین بیای غمی که دیروز به بقیه دادی غم فردای خودته میگی نه!؟ بشین و تماشا ...

من از اون زن گله ای ندارم اصلاااا من از ادمی که به عنوان شریک عاطفیم و زندگیم دیدمش گله دارم ازش انتظار نداشتم ولی یهویی از دیشب تا حالا جوری حسم بهش از بین رفته انگار از اول چیزی نبوده

اون هیچی نداشت من دار وندارمو بهش دادم تا ی کاری راه انداخت من کمکش کردم سرپا شد من پا ب پاش کار کرد ...


چون دارو ندارت..  بهش دادی میگم 

من جای تو بودم البته فقط خودم میگم

 ناخن ناخنش می کردم  بعد بهش می گفتم می دونم 


اون زنه رو گیر می‌آوردم،،،، حداقل تلفنی ،،، درستش می کردم 

طلاق هم نمی گرفتم عین خودش بهش بی محلی می کردم تا جونش درآد 

دیگه با احساسات من بازی نکنه 


نه بابا شما طلاق بگیری به اون ۲ تا خوش میگذره 

چون دارو ندارت.. بهش دادی میگم من جای تو بودم البته فقط خودم میگم ناخن ناخنش می کردم بعد بهش می گف ...

اونجوری من ناراحتیم ادامه پیدا میکنه عمرم تلف میشه جدامیشم و خوشبختیو برا خودم پیدا میکنم اونم تمام حقمو ازش میگیرم بعدا جدا میشم

2809
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792