شوهرم باهام قهر کرده بلاکم کرده😐

در مقابل یه مرد آروم باش و خوش اخلاق مردا از زنای غر غر و فراری ان اگه دوست داری این شب از خونه بیرون موندناش دائم بشه وقتی اومد خونه باهاش دعوا کن ،من یه پیشنهادی دارم وقتی اومد خونه سریع برو بغلش کن بهش بگو دلم هزار راه رفت با صدای بعضی هم بگو ،بگو عشقم نگرانت شدم چرا گوشیت خاموش بود ،اون خودش از رفتار بچگانه اش خجالت میکشه و ببین چقدر قشنگ باهات رفتار کنه 

خدا پرنسسعلیارو

به همسرت بگو عزیزم من و تو جوونیم باید تو جشن های شاد و خوشحال کننده شرکت کنیم درست نیست از اول زندگی تو مراسم‌های غم شرکت کنیم این کارها برای بزرگ تر ها است

اه متنفرم ازینجور مردا. چندش اورن.

منم یدون ازین تحفه ها دارم دم ب دیقه قهر میکنه

تو هم برو با دوستات بیرون.. شرایطشو نداری؟

احتمالا عمدا سر مسائل پیش پا افتاده بحث و قهر راه می ندازهذکه بتونه بره دنبال کثافتکاری تا دیروقت شب جواب تلفنم نده

شما همون کاربر ایفون پرومکسی؟؟

چقدر مثل شوهر منه😬😬😬ولی چند روز پیش قهر کردیم بحثمون جدی بود من بلاکش کردم اونم نفهمید کارم داشت زنگ زد دید گوشیم اشغاله فکر کرد چند ساعته دارم با گوشی حرف میزنم😀🤣🤣هیچی دیگ اومد خونه گوشیمو قائم کرد رفت بیرون😐😐😬😬

خانم رفتار بچه گانه داشته شوهرش هم دقیقا مقابله به مثل کرده

پس شما هم بهونه و نقطه ضعف دستش نده من ،اوایل ازدواجم همیشه سر دوستای همسرم باهاش بحث میکردم و اون هی بدتر میشد تا اینکه به خودم اومدم و تصمیم گرفتم رویه ام و عوض کنم از اون به بعد وقتی می‌خواست بره با دوستاش نه تنها بحث نمی کردم بلکه میگفتم عزیزم برو خوش باش شوهر من کسی که هر روز با دوستاش بود الان شده دو سه ماه یکبار

کاملا حق با همسرته

چون برام پیش اومده میگم 

منم مادرم همسرم و خونوادش رو دعوت کرد خونمون 

همسرم به من گفت می‌خوام برم سرکار نمیتونم بیام منم گفتم عزیزم بخاطر من یک ساعت بیا و زود برو شروع کرد به کفر کردن و داد زدن که نمیتونم تو درکم نمیکنی و...

خلاصه که گذشت و خواهرش بهش زنگ زده بود گفته بود میام 

اومدن همسرم نه تنها خوشحالم نکرد بلکه احساس ناکافی بودن کردم که مگه من چیم کم بود که بهش گفتم نیومد با حرف خواهرش اومد ، تمام مهمونی ناراحت بودم و انگار خوشحال نبودم از بودن همسرم ... خلاصه گذشت ی روز خیلی آروم مطرح کردم که این موضوع چقدر اذیتم کرده چند شب پیش همچین موردی بود که همسرم مایل نبود بیاد اما بخاطر گفته من اومد گفت بخاطر احترام به تو یک ساعت میام می‌نشینم منم وقتی دیدم به اندازه کافی بوده خودم قبل از اینکه بقیه مهمونا پاشن گفتم بهش میتونی بری که حوصلت سر نره

ببین عزیزم احترام احترام احترام !!!!! 

روی حرف همسرت نه نیار من همسرم بهم بگه بمیر میمیرم نه که برده اون باشم!!!! بلکه میدونم احترام این قضیه به خودم برمیگرده!!! با همسرت مشاجره نکن هیچ وقت 

من باشم تنها نمیمونم خونه با مادرشوهرم میرم،شبم میرم خونشون میمونم میگم میترسم فلانی دیر میاد که بفهمن پسرشون چه دست گلیه

اونم هر وقت خواست بیاد