2777
2789
عنوان

مهمون داریم حس میکنم خواستگاره

230 بازدید | 28 پست

فامیلن ولی اصلا رفت و امد نداریم بعد از چندین سال یه دفعه پاشدن اومدن

بعدش اصلا پسرشون به من نمیخوره . خانوادگی اومدن

من برم پیششون یا نه؟حوصله ندارمممم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2805

مشخصه خواستگارن دیگه. چرا پسرشون بهت نخوره

آدم وقتی جوان است به پیری جور دیگری فکر می‌کند. فکر می‌کند پیری یک حالت عجیب و غریبی است که به اندازه‌ی صدها کیلومتر و صدها سال از آدم دور است. اما وقتی به آن می‌رسد می‌بیند هنوز همان دخترک پانزده ساله است که موهایش سفید شده، دور چشم‌هایش چین افتاده، پاهایش ضعف می‌رود و دیگر نمی‌تواند پله‌ها را سه تا یکی کند. و از همه بدتر بار خاطره‌هاست که روی دوش آدم سنگینی می‌کند.».   از کتاب چهل سالگی ناهید طباطبائی
چرا فکر میکنی چون اومده خونه تون خواستگارخواستگار باشه واقعا به پدر مادرت نمیگن واقعا نیاید رو احترا ...

چون یه جا جدیدا من و دیدن  بعدش زنگ زدن از من پرسیدن الانم که اومدن

چون یه جا جدیدا من و دیدن بعدش زنگ زدن از من پرسیدن الانم که اومدن

خوب اومده باشن شاید خواستگار باشه شاید نباشه قایم شدن و‌ بچه بازی چیه

نهایت یک کلمه میگی نه

خدایا از اینکه پسر کوچولو بهم دادی شکر
چرا فکر میکنی چون اومده خونه تون خواستگارخواستگار باشه واقعا به پدر مادرت نمیگن واقعا نیاید رو احترا ...

نه میان اول دختر رو میبینن ببینن پسرشون خوشش میاد بعد مطرح میکنن.‌چون فامیلن اول هیچی نمیگن که ضایع نباشه

آدم وقتی جوان است به پیری جور دیگری فکر می‌کند. فکر می‌کند پیری یک حالت عجیب و غریبی است که به اندازه‌ی صدها کیلومتر و صدها سال از آدم دور است. اما وقتی به آن می‌رسد می‌بیند هنوز همان دخترک پانزده ساله است که موهایش سفید شده، دور چشم‌هایش چین افتاده، پاهایش ضعف می‌رود و دیگر نمی‌تواند پله‌ها را سه تا یکی کند. و از همه بدتر بار خاطره‌هاست که روی دوش آدم سنگینی می‌کند.».   از کتاب چهل سالگی ناهید طباطبائی
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792