2777
2789
عنوان

قطع رابطه با خانواده شوهر

126 بازدید | 13 پست

خواهرانه راهنمایی ام کنید 

سلام دوستان شوهرم از همون بچگی مورد تبعیض خانوادش بوده بخصوص مادر و خواهراش ، از همون زمان بچگی اصلن بهش اهمیت نمیدادن ب هیچ چیزیش کلن آدم حسابش نمیکردن چون بچه وسطی بوده اینو همه عالم و آدم میدونستن ، از همون زمان بچگی دیگ کم کم پرخاشگر و عصبی بار میاد دیگ توان کنترل کردن اعصابش رو نداشت ، من اینا رو نمی‌دونستم قبل ازدواج ،زمانی ک اومد خواستگاری بهم گفت خانوادش پشتش نیستن و تک و تنهاست منم قبول کردم گفتم مرده جنم داره زندگی میسازه، از نامزدی عروسی و کلن ابن چن سال زندگی خانوادش اصلن بهش احترام نمیزارن حالا اینا ب درک ، حتی راضی نیستن ما زندگی مون پیشرفت کنه فقط وقتی شوهرم پول داشته باشه مثل پروانه دورش میچرخن نداشته باشه آدم حسابش نمیکنن شوهرم چن سالی فهمیده و خودشو ازش جدا کرده ولی اونا از این ک شوهرم چیزی بهشون نمی‌رسه همش آه و نفرین کنن شوهرم تصمیم ب قطع ارتباط گرفته و قطع ارتباط کرده شاید سالی یکی دوبار اونا رو میبنه ولی من نگران آه و نفرین هستم ک زندگی مون رو بگیره

نمیگیره

مگه طلبکارن

آقا نیستم هی نگین مردی  😐     والا کاش فرهادمجیدی بودم 🥺💙یه اس اسی خستهِــ               (یک طرفه بودن میتونه همه چیو خراب کنه از جاده بگیر تا احساسات)                                                                       تـــــو ماه من بودی اما سرت باستاره ها گرم بود.      شاید یروز منم به ارامش رسیدم نرسیدمم نرسیدم دیگه عادت کردم اصلا  به جهنم بچرخ تابچرخیم 😂                                     

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

2804
چ ربطی ب نفرین داره پول هودتونو نمیخواین بدین مگه زورهارتباطتون رو قطع نکنید همون سالی یکبار خوبه

میگ پسرای دیگ بهشون میرسن ولی شوهر من بهشون نمی‌رسه ، آخه تمام زندگی شون صرف اون پسرا شون کردن یه هزار تومان ب شوهرم کمک نکردن ، شوهرم تا جایی ک تونسته داده ولی دیگ فهمیده میگ نمیخام سمتشون برم

بذار بزنن تو ب شوهرت محبت کن آرومش کن گور بابای بقیه

خیلی بهش محبت کردم پیش من آرومه ولی با اونا نه ، شوهرم نمیره خونشون منم نمیبره کلن سالی یه بار یا دوبار از رو ناچاری ، طوری هستن مادرش و دوتا ابجیش ک دوتا داداش و داماد توی مشت شون هستن از تمام جیک و پوک شون خبر دارن ولی از شوهرم نه چون بهشون دیگ رو نداده بخاطر همین بیشتر حسودی کنن حرف میزنن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792