دنبال کار میگردم اضافه وزن هم اوردم .
خانواده ام مدام کارام را پیگیرند .
یعنی دارم روانی میشوم .
مذهبی هستیم .مذهب تا دلت بخواهد ارامش میده .
ولی سمی که تو جامعه وارد شده باعث استرس مامان بابام میشه .میگه امن نیست .
نه بیرون ارامش اعصاب داریم نه داخل خونه .
خوبه که نماز میخوانم وگرنه باید مشت مشت قرص اعصاب میخوردم .همون ایه های قران که باز میکنم من را از منفجر شدن منصرف کرده .وگرنه جام صد درصد تیمارستان بود.
مامانم فوبیا داره .من هم .لوبیا مامانم اینه وقتی بیرون باشم استرس داره بلایی سرم بیاد.